ده عامل شکست نوآوری

نبود فرهنگي كه از نوآوري حمايت كند؛
احساس مالكيت نكردن و از آن خود ندانستن سازمان توسط مديران؛
فقدان يك فرايند گسترده و فراگير جهت نوآوري؛
 تخصيص ندادن منابع كافي براي اين فرايند؛
عدم ارتباط بين پروژه ها و طرحها با استراتژي سازمان؛
صرف نكردن زمان و انرژي كافي براي رفع ابهامات سازماني؛
ايجادنكردن تنوع در فرايندها (عقايد مختلف و متضاد)؛
توسعه نـدادن ابـزارها و سنجشهـاي انـــدازه گيري پيشـرفت؛
عدم وجود مربيان و مديران توانا در تيم هاي نوآوري؛
فقدان يك سيستم ايده پرداز مديريتي.
ادامه نوشته

اسکناس صد یوروئی

درست هنگامي است که همه در يک بدهکاري بسر مي برند و هر کدام بر مبناي اعتبارشان زندگي را گذران مي کنند. ناگهان، يک مرد بسيار ثروتمندي وارد شهر مي شود. او وارد تنها هتلي که در اين شهر است مي شود، اسکناس 100 يوروئي را روي پيشخوان هتل ميگذارد
و براي بازديد اتاق هتل و انتخاب آن به طبقه بالا مي رود.

صاحب هتل اسکناس 100 يوروئي را برميدارد و در اين فاصله مي رود و بدهي خودش را به قصاب مي پردازد.
قصاب اسکناس 100 يوروئي را برميدارد و با عجله به مزرعه پرورش خوک مي رود و بدهي خود را به او مي پردازد.

مزرعه دار، اسکناس 100 يوروئي را با شتاب براي پرداخت بدهي اش به تامين کننده خوراک دام و سوخت ميدهد.تامين کننده سوخت و خوراک دام براي پرداخت بدهي خود اسکناس 100 يوروئي را با شتاب به داروغه شهر که به او بدهکار بود ميبرد.

داروغه اسکناس را با شتاب به هتل مي آورد زيرا او به صاحب هتل بدهکار بود چون هنگاميکه دوست خودش را يکشب به هتل آورد اتاق را به اعتبار کرايه کرده بود تا بعدا پولش را بپردازد.

حالا هتل دار اسکناس را روي پيشخوان گذاشته است.
در اين هنگام توريست ثروتمند پس از بازديد اتاق هاي هتل برميگردد و اسکناس 100 يوروئي خود را برميدارد و مي گويد از اتاق ها خوشش نيامد و شهر را ترک مي کند.

در اين پروسه هيچکس صاحب پول نشده است.
ولي بهر حال همه شهروندان در اين هنگامه بدهي بهم ندارند همه بدهي هايشان را پرداخته اند و با يک انتظار  خوشبينانه اي به آينده نگاه مي کنند.

خوب است که بدانيد، دولت انگلستان در طول دوره موجوديتش از آغاز تا کنون ، به اين نحو معامله مي کند!!!!

آدمها مثل کتابها هستند

قطعه یی از دکتر قیصر امین پور

بعضی از آدم ها جلد زرکوب دارند. بعضی جلد ضخیم و بعضی جلد نازک.

بعضی از آدم ها با کاغذ کاهی چاپ می‌شوند و بعضی با کاغذ خارجی.

بعضی از آدم ها ترجمه شده‌اند.

بعضی از آدم ها تجدید چاپ می‌شوند و بعضی از آدمها فتوکپی آدمهای دیگرند.

بعضی از آدم ها با حروف سیاه چاپ می‌شوند و بعضی از آدمها صفحات رنگی دارند.

بعضی از آدم ها تیتر دارند، فهرست دارند و روی پیشانی بعضی از آدمها نوشته‌اند: حق هرگونه استفاده ممنوع و محفوظ است.

بعضی از آدم ها قیمت روی جلد دارند، بعضی از آدمها با چند درصد تخفیف به فروش می‌رسند و بعضی از آدم ها بعد از فروش پس گرفته نمی‌شوند.

بعضی از آدم ها را باید جلد گرفت، بعضی از آدمها را می‌شود توی جیب گذاشت، بعضی از آدمها را می‌توان در کیف مدرسه گذاشت.

بعضی از آدم ها نمایشنامه‌اند و در چند پرده نوشته می‌شوند. بعضی از آدمها فقط جدول و سرگرمی دارند و بعضی از آدمها معلومات عمومی هستند 

بعضی از آدم ها خط خوردگی دارند و بعضی از آدمها غلط چاپی دارند 

از روی بعضی از آدمها باید مشق نوشت و از روی بعضی از آدمها باید جریمه نوشت.

بعضی از آدم ها را باید چند بار بخوانیم تا معنی آنها را بفهمیم و بعضی از آدمها را باید نخوانده دور انداخت 

بعضی از آدم ها مخصوص نوجوانان نوشته می‌شوند و بعضی مخصوص بزرگسالان.

بعضی از آدم هایی که مخصوص نوجوانان نوشته می‌شوند خیلی کودکانه و سطحی هستند

ادامه نوشته