نقش و تأثیر شبکه تلگرام  در موضوعی مانند انتخابات

شبکه های اجتماعی دقیقاً و بلکه بیشتر از دیگر رسانه ها بخشی از زندگی روزمره‌ی ما شده‌اند. عوامل پیروزی هر یک از طرفین رقیب یعنی اعتدالیون؛ اصلاح‌طلبان یا اصولگرایان در انتخابات بستگی بسیار به نوع ارتباط با مردم و تاثیرگذاری بر آرای آنان را دارد. ابزارهای نوین ارتباطی اجازه‌ی گفت‌وگوی کاندیداها  با رأی‌دهندگان را فراهم می‌کنند (ملاقات‌های خانه به خانه، جلسات سخنرانی در خانه‌ها و در جمع طرفداران و نظرسنجی از علاقه مندان). امکانی که در سایر رسانه های سنتی و حتی رادیو و تلویزیونی کشور وجود ندارد.

تجربه بهره برداری از ابزارهای نوین اطلاعاتی و ارتباطی طی یک دهه گذشته در رویدادهای اجتماعی بیانگر این حقیقت است که در هر دوره رسانه‏‌ها کارکردهای متفاوتی پیدا می‌‏کنند! در انتخابات سال ۸۴ سامانه «اس.‌ام.‌اس» نقش اصلی را بر عهده داشت و در انتخابات سال ۹۲  شبکه اجتماعی فیس‌بوک وضعیت را تغییر داد.

هم اکنون۲۲ میلیون نفر در کشور عضو تلگرام هستند که از این تعداد ۱۵ میلیون نفر فعال هستند یعنی حدود یک چهارم ایرانی‌ها از برنامه پیام‌رسانی تلگرام استفاده می‌کنند و امکانات موجود در این برنامه به کاربران اجازه می‌دهد تا بدون محدودیت پیام‌ها و محتوای مدنظر خود را برای تعداد بیشماری از مخاطبان ارسال کنند. «یک ابزار مشارکتی فوق‌العاده!».

 و بی گمان انتخابات این دوره در سال 94 تا حد زیادی تحت تأثیر شبکه اجتماعی «تلگرام» خواهد بود. استفاده هوشمندانه از فناوری شبکه اجتماعی و مشارکت سازنده و آگاهی بخش در اجتماعات مجازی میتواند در ساخت آینده ای بهتر موثر باشد.

 

مطلب مرتبط: چرا تلگرام پیشتاز است؟           

باورهای خرافاتی به دانشگاه و ادامه تحصیل و...

دوست عزیز دکتر امیر دبیری مهر یادداشتی را در وبگاه تابناک نشر داده است که دردنامه امروز و دیروز نظام دانشگاهی، فارغ التحصیلان و قدری اشاره به فضای کسب و کار ماست. از آنجا که طی یکساله گذشته درگیر موضوع کنکور، انتخاب رشته و آینده تحصیلی دخترم بودم، و از سوی دیگر طی سی سال گذشته فضای کسب و کار دولتی، شبه دولتی و خصوصی کشور را تجربه کرده ام. خواندن این مطلب خیلی به من چسبید. براستی همه راه ها از دانشگاه نمی گذرد. «ساخت ذهن» و توانایی و مهارت محصول مولفه های بسیاری است که یکی هم میتواند کسب تحصیل در دانشگاه باشد.

بسیار کارآفرینانی که از اندک تحصیلاتی برخوردارند و متخصصین بسیاری را در کسب و کار خود بکار گرفته اند. گروه ها و هسته های کاری کوچکی که معادل یک سازمان عریض و طویل دولتی راندمان کاری دارند. هنرمندی که کار ساخت و ساز مسکن انجام میدهد، پزشکی که مزرعه داری میکند، دندانپزشکی که مجری تلویزیون میشود، اخراجی دانشگاهی که لقب ثروتمندترین مرد دنیا را به دست آورده است و بسیاری دیگر.

خواندن این مطلب را به کسانی که دنبال «تقویت باورهای فردی»، «واقع اندیشی» و «توهم زدایی» در حوزه علم و تحصیل و نظام دانشگاهی هستند، توصیه میکنم. در نظر داشته باشیم که واقع اندیشی رابطه مستقیم با موفقیت در زندگی دارد. انسان ها همواره با نوع تفکر خود و نگرشی که به جهان دارند از یکدیگر متمایز می شوند. پیوند به مطلب:  باورهای خرافاتی به دانشگاه و ادامه تحصیل و...

 

مطلب مرتبط: شغل آینده فرزندان و اشتباه فراگیر پدر و مادرها

این نکته را نمی‌دانستم و هم‌اکنون متوجه شدم.

من در ٢٦ سال کار در دانشگاه و جامعه، بسیار بسیار افراد کمی را کشف کرده‌ام که علاقه‌مند هستند بیاموزند و با دیتای دقیق صحبت کنند و بگویند من این نکته را نمی‌دانستم و هم‌اکنون متوجه شدم. یکی از جذابیت‌های داوس این است که کسی به کسی فخر نمی‌فروشد، پز نمی‌دهد، فیلم نمی‌آید، نمایش نمی‌دهد. من این عبارت (educate me) (به من بیاموز) بیل گیتس را از بیش از ١٠ برنده ادبیات و علوم نوبل، کیسینجر، نخست‌وزیران و سیاست‌مداران اروپایی و آسیایی شخصا شنیده‌ام.

چندی پیش محمود سریع‌القلم  گفتگویی را با روزنامه «شرق» در درباره اجلاس داوس ٢٠١٦ داشت  که حاوی برداشت ها و نکات قابل توجهی می باشد. در ادامه این مصاحبه آمده است.

ادامه نوشته

کانال تلگرام وبگاه انفجار ذهن

اخیرا مجالی دست داد تا کانال ارتباطی تلگرام انفجار ذهن را راه اندازی کنم. در این کانال تلاش خواهد شد تا منتخبی از بهترین های نوآوری، مدیریت، فناوری و کمی هم شعر و شاعری! را با دوستان عزیزتر از گل در میان گذاریم. منتخبی از بهترین ها را در کانال انفجار ذهن به آدرس زیر دنبال کنید...

https://telegram.me/saeed45_rezaeian    

کوسه های مدیریت

ژاپنی ها عاشق ماهی تازه هستند. اما آبهای اطراف ژاپن سال هاست که ماهی تازه ندارد. بنابر این برای غذا رساندن به جمعیت ژاپن قایق های ماهی گیری، بزرگتر شدند و مسافت های دورتری را پیمودند. ماهی گیران هر چه مسافت طولانی تری را طی می کردند به همان میزان برای بازگشت زمان بیشتری لازم بود .اگر بازگشت بیش از چند روز طول می کشید ماهی ها، دیگر تازه نبودند وژاپنی ها مزه این ماهی را نمی پسندیدند ..

برای حل این مسئله ، شرکتهای ماهی گیری فریزرهایی در قایق هایشان تعبیه کردند. آنها ماهی ها را گرفته  وروی دریا منجمد می کردند. فریزرها این امکان را برای قایقها و ماهی گیران ایجاد کردند که دورتر بروند و مدت زمان طولانی تری را روی آب بمانند. اما ژاپنی ها مزه ماهی تازه و منجمد را متوجه می شدند و مزه ماهی یخ زده را دوست نداشتند. 

بنابر این شرکتهای ماهیگیری مخزنهایی را در قایقها کارگذاشتند و ماهی را در مخازن آب نگهداری می کردند .ماهی ها پس از کمی تقلا آرام می شدند و حرکت نمی کردند. آنها خسته و بی رمق ، اما زنده بودند.

متاسفانه ژاپنی ها مزه ماهی تازه را نسبت به ماهی بی حال و تنبل ترجیح می دادند. زیرا ماهیها روزها حرکت نکرده و مزه ماهی تازه را از دست داده بودند.

پس شرکتهای ماهیگیری باید این مسئله را بگونه ای حل می کردند.

آنها چطور می توانستند ماهی تازه بگیرند؟

اگر شما مشاور صنایع ماهیگیری بودید ، چه پیشنهادی می دادید؟

رون هوبارد در اوایل سالهای ۱۹۵۰دریافت:

" بشر تنها در مواجهه با محیط چالش انگیز به صورت غریبی پیشرفت می کند"

برای نگه داشتن ماهی تازه شرکتهای ماهیگیری ژاپن هنوز هم از مخازن نگهداری ماهی در قایقها استفاده می کنند اما حالا آنها یک کوسه کوچک به داخل هر مخزن می اندازند. کوسه چندتائی از ماهی ها را می خورد اما بیشتر ماهیها با وضعیتی بسیار سرزنده به مقصد می رسند، زیرا برای فرار از کوسه تلاش میکنند.

گاهی وقتها کوسه ها برای پیشرفت و توسعه لازمند.

شیطنت طراحی در عکاسی

انتشار و برداشت گزینشی از تصاویر درباره اشخاص و به طور خاص سیاسیون برای تخریب این چهره‌ها روز به روز رو به فزونی می‌گذارد، ولی افکار عمومی در مقابل ارائه نسخه‌های معنادار تصاویر یا برداشت‌های معنادار از تصاویر معمول، باید چه رویکردی در پیش بگیرد؟

انتشار تصاویر دارای معنای چندگانه و یا تعبیرسازی از یک تصویر ساده، از اقدامات معمول غیراخلاقی در سطح رسانه‌های جهان و در بخش فوتوژورنالیسم است که معمولاً با هدف تخریب یک شخص یا گروه در دستور کار قرار می‌گیرد و در ایران نیز طی چند سال اخیر باب شده و رسانه‌هایی که در واقع صرفاً تریبون جریان‌ خود هستند، در مقاطع حساس نظیر انتخابات از این ظرفیت استفاده می‌کنند.

در این شیوه تخریبی، عمدتاً از سه روش مختلف استفاده می‌شود؛ روش اول به عکاس بازمی‌گردد که عکاس با ثبت یک تصویر که متعلق به ثانیه‌ای است، می‌تواند مخاطب را در موقعیت پیش‌داوری غیرمنصفانه قرار دهد و معمولاً اشخاصی از ظرفیت این عکس که تعمداً یا سهواً ثبت شده، برای تخریب استفاده می‌کنند.

ادامه نوشته

رابطه بین خرید بستني وانيلي و خرابی خودروی شورولت!

بسیاری اوقات در گفت‌وگو با مشتری‌ها، پرسش‌ها و صحبت‌هایی پیش کشیده می‌شود که فروشندگان معمولی، پاسخ‌هایی کلیشه‌ای و اغلب نچسب به آنها می‌دهند. اما فروشندگان نابغه چگونه به این پرسش‌ها پاسخ می‌دهند؟
بخش پونتياك شركت خودروسازي جنرال موتورز شكايتي را از يك مشتري با اين مضمون دريافت كرد: «اين دومين باري است كه برايتان مي نويسم و براي اين كه بار قبل پاسخي نداده ايد، گلايه اي ندارم؛ چراكه موضوع از نظر من نيز احمقانه است! به هر حال، موضوع اين است كه طبق يك رسم قديمي، خانواده ما عادت دارد هر شب پس از شام به عنوان دسر بستني بخورد. سالهاست كه ما پس از شام راي گيري مي كنيم و براساس اكثريت آرائ نوع بستني، انتخاب و خريداري مي شود. اين را هم بايد بگويم كه من بتازگي يك خودروي شورولت پونتياك جديد خريده ام و با خريد اين خودرو، رفت و آمدم به فروشگاه براي تهيه بستني دچار مشكل شده است.
لطفا دقت بفرماييد! هر دفعه كه براي خريد بستني وانيلي به مغازه مي روم و به خودرو بازمي گردم، ماشين روشن نمي شود؛ اما هر بستني ديگري كه بخرم، چنين مشكلي نخواهم داشت. خواهش مي كنم درك كنيد كه اين مساله براي من بسيار جدي و دردسرآفرين است و من هرگز قصد شوخي با شما را ندارم. مي خواهم بپرسم چطور مي شود پونتياك من وقتي بستني وانيلي مي خرم، روشن نمي شود؛ اما با هر بستني ديگري راحت استارت مي خورد؟
مدير شركت به نامه دريافتي از اين مشتري عجيب، با شك و ترديد برخورد كرد؛ اما از روي وظيفه و تعهد، يك مهندس را مامور بررسي مساله كرد. مهندس خبره شركت، شب هنگام پس از شام با مشتري قرار گذاشت. آن دو به اتفاق به بستني فروشي رفتند. آن شب نوبت بستني وانيلي بود. پس از خريد بستني، همان طور كه در نامه شرح داده شد، ماشين روشن نشد!مهندس جوان و جوياي راه حل، 3 شب پياپي ديگر نيز با صاحب خودرو وعده كرد. يك شب نوبت بستني شكلاتي بود، ماشين روشن شد. شب بعد بستني توت فرنگي و خودرو براحتي استارت خورد. شب سوم دوباره نوبت بستني وانيلي شد و باز ماشين روشن نشد!
نماينده شركت به جاي اين كه به فكر يافتن دليل حساسيت داشتن خودرو به بستني وانيلي باشد، تلاش كرد با موضوع منطقي و متفكرانه برخورد كند. او مشاهداتي را از لحظه ترك منزل مشتري تا خريدن بستني و بازگشت به ماشين و استارت زدن براي انواع بستني ثبت كرد. اين مشاهده و ثبت اتفاق ها و مدت زمان آنها، نكته جالبي را به او نشان داد: بستني وانيلي پرطرفدار و پرفروش است و نزديك در مغازه در قفسه ها چيده مي شود؛ اما ديگر بستني ها داخل مغازه و دورتر از در قرار مي گيرند. پس مدت زمان خروج از خودرو تا خريد بستني و برگشتن و استارت زدن براي بستني وانيلي كمتر از ديگر بستني هاست.
اين مدت زمان مهندس را به تحليل علمي موضوع راهنمايي كرد و او دريافت پديده اي به نام قفل بخار(Vapor Lock) باعث بروز اين مشكل مي شود. روشن شدن خيلي زود خودرو پس از خاموش شدن، به دليل تراكم بخار در موتور و پيستون ها مساله اصلي شركت، پونتياك و مشتري بود
شرح حكايت
مشتريان به زبانهاي مختلفي سخن مي گويند. ايشان از ادبيات متفاوتي براي كلام گفتن بهره مي گيرند. اگر حرف مشتري را خوب گوش كنيم، مي توانيم با توجه به لحن گفتار ايشان درك فراتري از آنچه مي خواهند به گوش ما برسانند، داشته باشيم.
آيا همه حرفهاي مشتريان ما بايد منطقي، اصولي و مرتبط با موضوع باشد؟ اگر مشتري چيزي مي گويد كه به نظر مسخره و بي ربط است، يا شكايتي عجيب را طرح مي كند، چگونه برخوردي شايسته اوست؟
يك اتفاق نادر براي يك مشتري و پيام بظاهر احمقانه او مي تواند روشنگر مسير بهترين و زبده ترين مهندسان جنرال موتورز باشد. مثال ساده اي كه نقل شد، تاكيد بر اين موضوع دارد كه مشتري بهترين راهنما و كمك ما در بهتر شدن محصول و خدمات بنگاه ماست. اگر در پي نوآوري هستيم، بايد به طور جدي سازوكار «خوب گوش دادن» و «شنيدن» صداي مشتري را طراحي كنيم. شما مشتريان خود را مي شناسيد؟ صدايشان به گوشتان مي رسد؟
@saeed45_rezaeian

تأثیر دیجیتالی شدن بر تغییر مدل‌های کسب‌وکار

سپیده شفیعا , دانشگاه علامه طباطبایی

دیجیتالی شدن به اشکال مختلف می‌تواند موجب دگرگونی مدل‌های کسب‌وکار شود. الکترونیکی یا دیجیتالی شدن فرآیندی است که انسان از طریق ابزارها، فنون و رسانه‌های الکترونیکی مانند شبکه، اینترنت و رایانه، به تولید، تکثیر و انتشار معانی پرداخته و از طریق آن زندگی خود را سامان دهی کرده و معنا می‌بخشد. (Castells, 2001) یافته‌های آلی نشان می‌دهد که الکترونیکی شدن، چگونگی تولید، بازاریابی و توزیع کالا و خدمت را تغییر داده و این تغییرات، مدل‌های کسب‌وکار سنتی را تحت تأثیر قرارداده است.

ادامه نوشته