ملت بزرگ ایران، پیروز انتخابات شمایید
ملت بزرگ ایران، پیروز انتخابات شمایید؛
خاضعانه در برابر شما سر تعظیم فرود میآورم. به عهدم با شما وفادار خواهم ماند.

دوباره ایران؛ دوباره روحانی
ملت بزرگ ایران، پیروز انتخابات شمایید؛
خاضعانه در برابر شما سر تعظیم فرود میآورم. به عهدم با شما وفادار خواهم ماند.

دوباره ایران؛ دوباره روحانی
نعمت احمدی
حضور و نمایش و بیان وعدههای انتخاباتی از طریق رسانهها، فرصتی است که توانِ نرمافزاری و سختافزاری اشاعه خبر را در اختیار کاندیداها قرار میدهد تا بتوانند از این بلندگو، صدای خود را به گوش تمامی جمعیت انتخابکننده در ایران برسانند. در این میان، برنامههای مناظراتی، قطعا از تعداد مخاطب بیشتری برخوردار خواهند بود و حتی وعدههای جزئی و موردی کاندیداها در این برنامهها به گوش مردم میرسد. اینجاست که به باور من باید نگران وعدههای دروغین و حرفهای کذب بود. بر این باورم که این مناظرهها باید فاقد وصف کیفری باشند و نباید از طریق این کانالهای پرمخاطب، اشاعه اکاذیب شود چراکه طرح چنین وعدههای پوشالیای از طریق صدا و سیما میتواند توهمی را در جامعه پخش کند که فردِ مدعی از جامهعملپوشاندن به آنها خود را مبرا میداند؛ اگرچه همگان میدانند چنین ادعاهایی اصولا قابلیت اجرا ندارند. در میان وعدههای انتخاباتی، از ایجاد یک میلیون شغل سخن به میان آمده. اگر براساس آمارهای جهانی، سرمایهگذاری ایجاد هر شغل را همان ١٠ هزار دلار در نظر بگیریم، آیا فرد مدعی اندیشیده است که چطور میخواهد یک میلیون شغل در کشور ایجاد کند؟ آیا میداند که دولت برای این کار اصولا چقدر سرمایه دارد؟ به نظر میرسد این وعدهها صرفا برای انتخابات طراحی میشوند و متأسفانه میتوانند با مطرحشدن از طریق رسانهها، توهمی را در جامعه منتشر کنند که بعدها دامنِ مردمی را میگیرد که دل به آن بستهاند و طبعا از دولت منتخب میخواهند چنین وعدهای را عملی کند اما با مطرحشدن واقعیتها، سرخورده خواهند شد.
درباره پرداخت یارانهها نیز چنین وعدههای دروغینی در حال انتشار هستند درحالیکه مردم میدانند این وعدهها با ذات پرداخت یارانهها در کشور، تناقض دارند. اگر میزان یارانه وعده داده شده را در جمعیت یارانهبگیر کشور ضرب کنیم و عدد حاصل را در ١٢ ماه سال در نظر بگیریم، به روشنی معلوم میشود که این شعار انتخاباتی تا چه میزان با واقعیتهای آماری و عددی و درآمدی کشور ناسازگار است. اگر چنین پیامهایی از طریق تلویزیون به گوش مردم برسد، یا صداوسیما اجازه انتشار آن را بدهد، به راحتی از طریق دیگر دسترسیهای مجازی به مقوله خبر، مطلب در اختیار مردم قرار میگیرد و آن زمان است که توهم بهوجودآمده در جامعه، میتواند حتی اشاعه اکاذیب تلقی شود. حال آنکه قانونی هم در این زمینه برای بررسی وعدههای مطرحشده انتخاباتی نداریم. متأسفانه نبود این قانون باعث شده افرادی که در جایگاه تصمیمگیریهای کلان کشور مینشینند، با وعدههایی به کارزار انتخابات بیایند و آرایی را کسب کنند اما هیچگاه در برابر وعدههای خود پاسخگو نباشند. بنابراین توصیه من این است که به جای آنکه به دنبال دولتهای خدمتگزار باشیم، دولتهایی را بخواهیم که پاسخگو هستند؛ چراکه خدمتگزاری، شأن تصمیمگیری ندارد اما پاسخگویی، به این معناست که دولت میتواند با طرح و برنامهریزی پیش برود و موظف است نسبت به درست یا غلط بودن وعده خود به مردم پاسخگو باشد. همچنین این امیدواری وجود دارد که با برگزاری مناظرههای انتخاباتی در صدا و سیما، کاندیداها از یکدیگر بخواهند که نسبت به آمارهای مطرحشده، وعدهها و شعارهای انتخاباتی و... پاسخگو باشند تا معلوم شود هر وعدهای با چه قصد و نیتی به مردم داده میشود
چاپ شده در روزنامه شرق / پنج شنبه ۷ ارديبهشت 1396 / شماره ۲۸۴۹
گفتگو با پروفسور چانگ: اقتصاد بیمار ایران را چگونه درمان کنیم؟!
آقای پرفسور چانگ استاد اقتصاد دانشگاه کمبریج در حوزههای مختلفی چون نظریههای مداخله دولت، اقتصادهای نهادی، سیاستهای صنعتی، خصوصیسازی، جهانیشدن، اقتصاد آسیای شرقی، چشمانداز تاریخی اقتصاد توسعه به مطالعه پرداخته است و کتابها و مقالات فراوانی را در رابطه با موضوعات مطروحه، تدوین نموده است. پروفسور چانگ در نظرسنجی نشریه پراسپکت، به عنوان نهمین متفکر جهان در سال ۲۰۱۴ انتخاب شده است.
چانگ معتقد است، ابرقدرتهای اقتصادی امروز(از آمریکا گرفته تا بریتانیا و کرهجنوبی) همگی با حمایتهای هدفمند نسبت به تولیدات داخلی و نظارت دولت در صنعت، به رفاه رسیدهاند. این واقعیتی است که افرادی که به دنبال رقابت در بازارهای خارجی هستند، نباید به سادگی آن را فراموش کنند.
در این مقاله که به صورت پرسش و پاسخ تنظیم شده است، به تجزیه و تحلیل سه محور اصلی “ایران در مسیر متنوعسازی اقتصادی“، “عبور از دوگانه بازار و دولت“، “دام درآمد متوسط“، پرداخته میشود.