دردناک است که در دام شغال افتد شیر

 یا که محتاج فرومایه شود مرد کریم

 نشود مرغ چمن همنفس زاغ و زغن

“روح را صحبت ناجنس عذابیست الیم”

دولت همت سلطان قناعت خواهم

تا تمنا نکنم نعمت ارباب نعیم

 هم از الطاف همایون تو خواهم یارب

 در بلایای تو توفیق رضا و تسلیم

 نقص در معرفت ماست نگارا ور نه

 نیست بی مصلحتی حکم خداوند حکیم

 شهریارا به تو غم الفت دیرین دارد

 محترم دار به جان صحبت یاران قدیم

شهریار