کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش
از فرزند ارشد علامه طباطبایی(ره) نقل شده است که هفت، هشت روز مانده به رحلت علامه هیچ جوابی به هیچ کس نمی داد و سخن نمی گفت، فقط زیر لب زمزمه می کرد: «لا اله الا الله!»
حالات ایشان در اواخر عمر، دگرگون و مراقبه شان شدید شده بود و کمتر «تنازل» می کردند، و این بیت حافظ را می خواند و یک ساعت می گریست؛
کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش
کی روی؟ ره ز که پرسی؟ چه کنی؟ چون باشی؟!
همان روزهای آخر، کسی از ایشان پرسید: «در چه مقامی هستید؟ فرموده بودند: «مقام تکلم».
سائل ادامه داد: «با چه کسی؟» فرموده بودند: «با حق».
+ نوشته شده در یکشنبه پنجم آبان ۱۳۹۲ ساعت 17:28 توسط سعید رضائیان
|