چرا باید مهندسی ارزش را یاد بگیریم؟ (Value engineering)
این روزها همه خواهان کیفیت بهتر، کارایی بالاتر و از همه مهمتر خواهان دستیابی به سود بلند مدت و پایدار هستند. کسب و کار هایی که امروز هستند، هیچ دلیلی ندارد که فردا نیز پا برجا باشند. در این شرایط که تغییر، تنها اصل ثابت کسب وکارها و بلکه دنیا است، چگونه می توان کیفیت را افزایش داد، هزینه ها را کم کرد و مشتری را در مدار کسب وکار خود قرار داد و رضایتش را نه از هر راهی که از طریق درست و نظام مند تامین کرد؟
باید به دنبال رویکردی نظام مند بود که برای تک تک دغدغه ها و چالش های اشاره شده، پاسخی درست، روشن و آزموده شده داشته باشد. رویکردی که امتحانش را پس داده و نتایج ملموسی را خلق کرده باشد و برای هر کسب وکار با همه ویژگی های مختلفی که دارند، به کار گرفته شده باشد.
به معنای دقیق تر، باید به دنبال یک بینش جدید و یک طرز فکر نو بود تا یک سری ابزار و فرمولهای جادویی.
یکی از این طرز فکر ها که همه این ویژگی ها را در خود دارد و می توان مسیری مطمئن برای رسیدن به اهداف بالا باشد، مهندسی ارزش است.
تاریخچه مهندسی ارزش
سال 1947 میلادی یعنی دقیقا بعد از جنگ جهانی دوم، یکی از مدیران ارشد شرکت جنرال الکتریک به نام هنری ارلیچر به دنبال یک رویکرد سازمان یافته برای بهبود کیفیت محصولات و کاهش ضایعات و نیز پایین آوردن هزینه های تولید از طریق یافتن مواد اولیه و روش های تولید جایگزین بود. او لاورنس مایلز جوان را که با پشتوانه علمی و عملی مهندسی برق از مدیران خرید شرکت بود، مامور عملیاتی کردن این ایده کرد. ثمره این ماموریت، ابداع تکنیک تحلیل ارزش بود.
نیروی دریایی آمریکا ایده تکنیک ارزش را پسندید و نام آن را مهندسی ارزش گذاشت. بعد از این مورد، این روش به شدت مشهور شد و در دیگر سازمان ها و شرکت ها نیز به کار گرفته شد.
بعد از آن مهندسی ارزش به شدت در سازمان ها و دیگر کشور ها به کار گرفته شده است. کشور هایی مثل ژاپن طلایه دار استفاده موثر از مهندسی ارزش می باشند.در خاورمیانه نیز کشور عربستان بیشترین استفاده از مهندسی ارزش را برده است.
در ایران از سال 1379 با دعوت از اساتید بین المللی زمینه های ورود این علم جدید به کشور باز شده است.
هم اکنون مهندسی ارزش در ایران در حال رشد است و امید می رود در آینده بتواند تحولات بزرگتری را سبب بشود.