برای روشن شدن منظورم، بهتر است به یکی از مديران روياپرداز معاصر اشاره کنم. روز ششم مهرماه امسال، ايلان ماسک در شصت و هفتمين کنگره بين‌المللی فضانوردی روی صحنه رفت و از جزييات برنامه‌اش برای تسخير مريخ توسط انسان خبر داد. در کل مدتی که سخنرانی وی را دنبال می‌کردم، مدهوش بزرگی رويای او بودم. اين که یک مدير چگونه و تحت چه شرايطی، جسارت روياپردازی در اين ابعاد را پيدا می‌کند. یک روياپردازی صد‌ها ميليارد دلاری و ده‌ها ساله برای اسکان يک ميليون نفر روی مريخ و تشکيل يک تمدن بشری پايدار و مستقل از زمين. ايلان ماسک همان کسی است که در شرکت تسلا موتورز، برای ساخت یک خودرویِ برقیِ تمام‌عيار روياپردازی کرد و در کمال شگفتی جهانيان، مدت‌هاست که اين رويا را به واقعيت بدل کرد. او همان مديری است که در شرکت اسپیس اکس، رویای راکت چند بار مصرف فضايي فالکون را محقق کرد و با اين کار، هزينه سفرهای فضایی را به شدت کاهش خواهد داد. وی همان روياپرداز سيستم حمل‌ونقل هايپرلوپ و سولارسیتی است که به هر دو رنگ واقعيت بخشيد.

 ايلان ماسک یک کارآفرين روياپرداز به معنای واقعی است. افرادی چون او يا استيو جابز، با مغناطيس جاذب خود، ديگر روياپردازان را از سراسر جهان به گرد خود جمع می‌کنند. سپس به پشتوانه قدرت پيشران علم و فناوری، قالب‌های فکری و برداشت‌های موجود از شدنی‌ها و نشدنی‌ها را در هم می‌شکنند. جمع اندکی از اين رهبران روياپرداز در محيطی مناسب می‌توانند کسب‌وکارهای ميليارد دلاری و بين‌المللی خلق ‌کنند و قدرت اقتصادی و نظامی محيط ميزبان‌شان را به شدت بهبود دهند.

با علم به نقش کليدی روياپردازی، وقتی به فضای ايران نگاه می‌کنم، سرکوب رویاپردازی و شدت آن مرا بيمناک می‌کند. در ايرانِ امروز، سقف پرواز روياها کوتاه است. انواع وزنه‌ها و قفس‌های خودساخته، بال روياهای‌مان را بسته، نَفَسِ روياهای‌مان را به شماره انداخته‌ و موتور روياپردازی را راهی اوراقی کرده است. به اطراف خود بنگريد. چند دانشگر و دانشمند روياپرداز سراغ داريد؟ چند مدير روياپرداز و الهام‌بخش می‌توانيد نام ببرید؟ دستمان خالی نيست؟

 امروزه فضای عمومی کشور به گونه‌ای است که روياپردازی به دست خودمان سرکوب و جمعِ اندکِ روياپردازان فراری داده می‌شوند. نظام آموزشی کشور به روشنی و آشکارا قاتل روياپردازی است. کودکان خلاق و ذاتا روياپرداز را به اين نظام آموزشی می‌سپاريم و ميليون‌ها جوان تربيت‌شده برای دنباله‌روی و تکرار تحويل می‌گيريم. غربالِ کنکوریِ نظام آموزشی، مقتدرانه سد راه روياپردازان می‌شود و جماعت ميليونی را همرنگ می‌کند. و اين تازه اول راه است.

 نسل جوان پس از تجربه نظام آموزشی وارد دنيای کسب‌وکار می‌شود. بيشتر شرکت‌های ايرانی که بايد ميزبان آنها باشند درگير کارهای تکراری و روتين هستند و ردی از نوآوری در کسب‌وکار آنها به چشم نمی‌خورد. فضای کسب‌وکارِ نامناسب، مديران را درگير روزمرگیِ کشنده کرده و مجالی برای روياپردازی نگذاشته است. در چنين فضایی صحبت از رویاپردازی، مذموم و نشانه‌ای از کم‌تجربگی يا ناتوانی اجرایی است. کهنگی و تکرار در فضای کاری شرکت‌های ايرانی بيداد می‌کند. حالا همان خروجی نظام آموزشی وارد چنين محيطی می‌شود و اندک بقایای روياپردازی ذاتی هم به تدريج رنگ می‌بازد.

 فضای عمومی کشور هم مشکل را دو چندان کرده است. دام‌های روزمرگی قدم به قدم پهن است تا مبادا کسی هوس روياپردازی کند. بگذارید تنها یک مثال بزنم. در بيشتر کشورهای جهان، جوانان پس از اشتغال به کار با استفاده از تسهيلات ارزان‌قيمتِ بانکی، به راحتی اقدام به خريد خودرو به صورت اقساطی می‌کنند و از آن خودرو به مثابه ابزاری در خدمت زندگی استفاده می‌کنند. اما جوان ايرانی بايد به دلايل واهی، خودرو را دستکم به دوبرابر قيمت ديگر کشورها خريداری کند. اين در شرايطی است که باز به دلايل واهی جوان ايرانی به تسهيلات بانکی با نرخ متعارف جهانی هم دسترسی ندارد و بايد با پرداخت نقدی خريد کند. در عمل بخش زيادی از جمعيت عمدتاً جوان کشور بايد برای سال‌های سال برای خريد خودرو شب‌ و روز تقلا کند. به بيان ساده‌تر، جوان ايرانی به جای روياپردازی خلاقانه برای پيشبرد کسب‌وکار و اقتصاد کشور، بهترين دوران عمر خود را صرف اموری می‌کند که در ديگر کشور‌ها اساساً موضوعيت ندارند.

 

اين سرکوب فراگيرِ رویاپردازی، آينده من و شما و فرزندان اين سرزمين را تهديد می‌کند. فرهنگ عمومی جا به جا همرنگ جماعت شدن و روزمرگی را تشويق می‌کند تا اگر رگه‌ای هر چند بی‌رمق از روياپردازی هم نزد کسی مانده باشد، جسارت ظهور نيابد. در کشوری که روياها سرکوب شوند، مقالات علمی هم بوی تکرار می‌گيرند و پيشرفت علمی دور از دسترس می‌شود. در چنين کشوری، اندک روياپردازان باقی‌مانده هم بار سفر می‌بندند تا مگر پرنده روياهای آنها در سرزمينی ديگر بتواند مجال پرواز پيدا کند. در سرزمين بی‌رويا، مديران الهام‌بخش و جريان‌ساز پرورش نمی‌يابند و بنگاه‌های نوآور شکل نمی‌گيرند. در يک کلام، کشوری که روياپردازی در آن سرکوب می‌شود، اقتصادی وابسته خواهد داشت و ناخواسته در خدمت ساختن روياهای بيگانگان خواهد بود.

سرکوب رویاپردازی در ایران به دست خودمن و ما انجام می‌شود. بياييد از همين امروز به خود اجازه روياپردازی بدهیم و لذت پرواز روياها را از فرزندان‌مان دريغ نکنيم. ملتی که روياپردازی را سرکوب کند، اسیرِ ابدی در زندان تکرار می‌ماند.