طرحِ «خط مشی، اداره و نظارت بر سازمان صداوسیما»
طرحی که در کمیسیون فرهنگی مجلس تصویب شده است چند نقطهی قوت و چند نقطهی ضعف بزرگ دارد. نقاط قوتاش این است که بر أساس آن صداوسیما یک هیات امنا پیدا میکند که از قدرت رئيس صداوسیما میکاهد، نظارت قویتری بر صداوسیما اعمال میشود و بر خلاف امروز ضمانت اجرایی پیدا میکند، تاسیس رادیو و تلویزیونهای خصوصی ممکن میشود و کلیه درآمدها و هزینههای سازمان در بودجهی کل کشور پیشبینی میشود و درآمدهایش به خزانهی کل کشور واریز میشود.
اما این نقاط قوت با سه نقطهی ضعف و آسیب بزرگ در این طرح همراه است که امیدوارم توجه و نقد عمومی بیشتر در این زمینهها باعث اصلاح یا جایگزینیاش با طرح بهتری شود:
۱- هیات امنای صداوسیما طبق این طرح همچنان انتصابی میماند، در حالیکه طبق قانون اساسی فقط ریاست سازمان را مقام رهبری تعیین میکند و بقیهی ارکان ادارهی صداوسیما به موجب این قانون میتوانند انتخابیتر و ملیتر شوند و بخش بزرگتری از جامعهی ایران را نمایندگی کنند.
۲- در مادهی سهی این طرح «مسئولیت صدور مجوز و تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی» منحصرا به صداوسیما واگذار میشود. به تعبیر دیگر این طرح مسئولیت مجوز و تنظیم مقررات همهی فعالیتهای رسانهای تصویری و صوتی در فضای آنلاین و رسانههای ویدیو و صدامحور جدید الکترونیک را هم به صداوسیما میدهد و در واقع علاوه بر رادیو و تلویزیون، انحصار فضای مجازی را هم به صداوسیما – یک نهاد غیرانتخابی – میدهد که خطای سیاستی و قانونگذاری بزرگی است. صداوسیما البته همین حالا هم «سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی» را راهاندازی کرده است، اما به خاطر همین خلاء قانونی عملا در این حوزه اعمال حاکمیت نمیکرده است. اگر این طرح تصویب شود این سازمان متولی رسانههای جدید صوتی و تصویری آنلاین هم خواهد شد.
روسای نهادهایی مثل OFCOM و FCC که در کشورهایی مثل بریتانیا و آمریکا متولی تنظیم مقررات رسانههای صوتی و تصویریاند توسط رئيس دولت یا وزیر رسانه و فرهنگ (یک مقام برآمده از انتخابات دموکراتیک) انتخاب میشود، اما با این حال کمیتههای مشورتی در حوزههای تخصصی این نهادها با مشارکت شهروندان و صاحبان رسانهها در قانونگذاری و نظارت از انحصار قانونگذاری در دست دولت جلوگیری میکنند. اما در این طرح مجلس اولا انتصابکنندهی رئیس این نهاد، منتخبِ مستقیم شهروندان نیست و ثانیا سازوکارهای مشابهی برای جلوگیری از انحصار حاکمیت در آن پیشبینی نشده است.
۳- در مادهی ۱۴ این طرح اعطای مجوز تاسیس و فعالیت شبکههای رادیویی و تلویزیونی خصوصی به هیات امنای انتصابی صداوسیما واگذار شده است. به تعبیر دیگر مجوز و فعالیت شبکههای خصوصی منوط به اجازهی صداوسیما خواهد بود و صداوسیما میتواند از این ابزار برای کنترل و حذف رقبای رسانهایاش استفاده کند.
هر سه ضعفی که ذکر شد آسیبهای بزرگی برای فضای رسانهای کشور خواهند بود و امیدوارم در هفتههای پیش رو مجموع نیروهای سیاسی کشور در نقد این طرح و تلاش برای اصلاح یا جایگزینیاش با طرح یا لایحهای که این ضعفهای بزرگ را نداشته باشد فعالتر شوند.»
قطعهای از مصاحبه با اقتصادنگار دربارهی اصلاحِ صداوسیما. متن کامل:
مطلب مرتبط به قلم همین نگارنده
🔴صدا و سیما با 50 هزار کارمند بزرگترین رسانه جهان!
📌دربارهی صداوسیما و سایر نهادهای غیرانتخابی هم باید، مثل اصلاحات دولت و مجلس، وارد جزئیات شد و برای اصلاح عملی این نهادها روشنگری و رایزنی بیشتری کرد و فشار اجتماعی آورد.
📌صداوسیما با حدود پنجاه هزار کارمند، از حیث تعداد کارکنان، بزرگترین سازمان رسانهای جهان است. مقایسهای با سایر سازمانهای رسانهای بزرگ جهان ابعاد صداوسیما را روشنتر میکند.
📌مثلا SKY که شبکههای زیرمجموعهاش تقریبا همهی حوزهها را با چندین زبان پوشش میدهد حدود ۳۰ هزار نیرو، بیبیسی که حدود پانصد میلیون مخاطب را در جهان هدف گرفته است ۲۰ هزار و ۹۵۱ کارمند، NHK ژاپن و CCTV چین هر کدام حدود ۱۰ هزار کارمند، سیانان حدود ۴ هزار و فاکس حدود ۱۳۰۰ کارمند دارند.
📌از حیث تعداد شبکهها و ساعات برنامههای تولیدی تلویزیونی و رادیویی هم صداوسیما به یکی از بزرگترین سازمانهای رسانهای جهان تبدیل شده است. ۲۰ شبکهی تلویزیونی سراسری، ۱۲ شبکهی تلویزیونی برونمرزی (مشهورترینشان هیسپان، العالم، سحر، پرستیوی،کوثر، أیفیلم و جام جم)، ۳۳ شبکهی تلویزیونی استانی، ۱۷ شبکهی رادیویی سراسری، ۳۹ شبکهی رادیویی محلی و استانی، برنامههای به ۳۰ زبان در رادیوهای برونمرزی و نهادهایی مثل صبا، سیمافیلم، دانشگاه صداوسیما، انتشارات سروش، روزنامهی جام جم و مرکز پژوهشّهای مجلس همه زیر نظر صداوسیما و نشانگر رشد کمّی حیرتانگیز صداوسیما در دو دههی گذشته است. تعداد مخاطب جهانی و تاثیر و کیفیت برنامههای صداوسیما اصلا متناسب با این رشد کمّی و تعداد کارمندان این سازمان نیست.
📌 اقتصاد صداوسیما ترکیبی است از اقتصاد دولتی و آنچه میتوان «سرمایهداری اندکسالارانهی مذهبی» (و حتی نوعی «نئولیبرالیسم مذهبی») خواند. در بودجهی ۹۸ نزدیک به دو هزار میلیارد تومان به صداوسیما اختصاص یافته است.
📌رئيس سابق صداوسیما هم اخیرا گفته است که از آگهیهای بازرگانی صداوسیما میتوان حدود سههزار میلیارد تومان کسب درآمد کرد که فقط هزار میلیاردش را عملا محقق میکردهاند. اگر فرض کنیم که این هزار میلیارد بیشتر نشده باشد و مجموعهی سایر درآمدهای صداوسیما هم بیش از هزار میلیارد تومان نباشد (که قاعدتا هست)، صداوسیما حداقل چهارهزار میلیارد تومان منابع مالی برای گرداندنش در سال ۹۸ در اختیار دارد.