اخیرا آگهی با عنوان «جذب مدیر برای ساماندهی و اخذ گواهی ISO توجه­ ام را جلب کرد». مالک کارخانه که کسب و کار سنتی در بخش خدمات قالیشویی مادر داشت، برای رونق فضای کسب و کار و گرفتن گواهی ایزو فراخوان داده بود. راهکارهای لازم و مشاوره های اجرایی را از باب ساختار سازی مدیریت، تدوین دستورالعمل های کاری، آموزش های لازم به پرسنل خدماتی، فنون و آداب برخورد با مشتری و بطور کلی زیرساخت و آمادگی های لازم برای یک توسعه سیستمی و نظام مند ارائه شد. شوربختانه مدیریت سنتی در کسب و کارهای کوچک و متوسط فقط و فقط به عواید مادی زودهنگام فکر میکنند و بس! ساده انگاری و درک ناصحیح نسبت به برنامه ریزی در کسب و کار- دل نکندن از سیستم میرزا بنویسی! رقبا را در مقام دشمنان خود دیدن! ریاست و تحکم بر زیردستان در عوض مدیریت کردن! و بالاخره مشتری را در پول خلاصه کردن از ویژگی های مدیریت سنتی بسیاری از کسب و کارهای روزگار ماست.

براستی که کسب و کارهای ما بیش از هر چیزی به «مدیریت نگرش» نیازمندند.

نگرش حالتی ذهنی و درونی است، بنابراین تشخیص نادرست بودن آن به سادگی ممکن نیست؛ نگرش واقعیت هرکس را برملا میکند و تظاهر آن کارها، حرکات اوست. حتی اگر نتوان عیب خاصی روی رفتار کسی گذاشت در بسیاری مواقع میتوان نگرشی منفی را در او تشخیص داد. برخی نگرش های معیوب که موجب به ثمر نرسیدن برنامه ریزی ها در کسب و کارهای سنتی می شود به شرح است:

-        ناتوانی در پذیرش اشتباه روش­های کسب و کار

-        کینه ورزیدن نسبت به رقبا

-        میل شدید به کسب تأیید روش های غیر بهره ور از سوی دیگران

-        روحیه خرده­ گیری: از نظر مدیر سنتی کار هیچ یک از اعضای تیم بهبود درست و مقبول نیست؛ ساماندهی شرکت به شیوه خودم!