حکمرانی شبکه ای

پدرام سلطانی

زلزله کرمانشاه فصل جدیدی از حکمرانی را در کشور کلید زد. مراد از این نوشتار به نقد کشیدن عملکرد سازمانهای حاکمیتی نیست. اما آنچه در عمل اتفاق افتاد این بود که محوریت و کارامدی سازمانها و نهادهای امدادی و مدیریتی بحران، کاملاٌ با جوشش های مردمی به چالش کشیده شد. حتی سازمانهای سنتی مردمی، مانند مساجد، هیأتها و خیریه ها، که تا پیش از این وجهه غالب کمکهای مردمی بودند، در برابر پویشهای مدرن بر پایه شبکه های اجتماعی نمود کمرنگ تری یافتند.

همیابی، همگرایی و همیاری شهروندان با زیرساخت فضای مجازی و شبکه های اجتماعی، در عین حال سازمان نیافتگی، هم توانست سرعت و اندازه کمکها را بیشتر کند و هم برای کمکهای دولتی سرعت ساز شود. آنچه که این دوگانه را پررنگ تر از گذشته هم کرد بی اعتمادی مردم، چه آسیب دیدگان و چه کمک رسانان، به صحت و سرعت عمل نهادهایی بود که عرفاٌ در شرایط بحران و بروز بلایای طبیعی صحنه گردان و میدان دار هستند. این بی اعتمادی بخشی ریشه در اخبار و اطلاعات گوناگونی، اعم از درست و نادرست، که در چند سال گذشته از فساد، سوء مدیریت، عدم شفافیت، قانون گریزی، قولهای بدون عمل و مانند اینها منتشر شده دارد و بخش دیگری به واسطه افزایش کنشگری و اعتماد به نفس شهروندان است که برای خود حق و قدرت بازیگری بیشتری از گذشته قائل هستند.

موضوع پیشی گرفتن بخش خصوصی و جامعه مدنی از دولتها روندی است که در سالهای گذشته بیشتر و بیشتر نمود یافته است. اما به یاری اینترنت و شبکه های اجتماعی این روند در حال سرعت گرفتن است و به ویژه در کشورهایی که از حکمرانی خوب کم بهره اند این روند شتاب بیشتری یافته و دیوار بی اعتمادی را بلند تر کرده است.
 
به بیان دیگر نقش شهروندان از "مشارکت مدنی" به "مدیریت مدنی" در حال گذار است. شهروند جامعه اطلاعاتی دیگر سطح کنشگری خود را در حد رأی دادن و اطاعت از قانون نمی داند بلکه به دنبال حضور یافتن در فرایند تصمیم گیری و بازیگری در صحنه اجتماعی است. نظام "حکمرانی متمرکز و سلسله مراتبی" که شهروند را در کفه هرم جامعه تصویر کرده است دیگر نه مطلوب شهروندان است و نه متبوع آنان. ساختارهای پیشرو حکمرانی در دنیا علاوه بر واگذاری تصدی گریهای خود، که تحت عنوان خصوصی سازی از اواخر دهه هفتاد میلادی آغاز شد، امروز به دنبال واگذاری یا به مشارکت گیری مردم در سیاستگذاری و برون سپاری وظائف حاکمیتی هستند و در واقع تعریف وظائف حاکمیتی مرتباٌ در حال دگرگونی و کوچک سازی است.

الگویی که به تدریج در دنیا جای خود را بیشتر باز خواهد کرد، الگوی "حکمرانی شبکه ای" است. در این الگو حاکمیت در کارامد ترین و قابل اعتمادترین و شایسته ترین نوع خود نهایتاٌ می تواند بطور نسبی مرکزیت این شبکه باشد و هرچقدر حکمرانی ضعیف تر شود از مرکزیت به حاشیه شبکه رانده می شود. در حکمرانی شبکه ای جامعه مدنی و بخش خصوصی در تراز حاکمیت قرار می گیرند، با دولت تصمیم می گیرند، با دولت اجرا می کنند و با دولت، و بر دولت، نظارت می کنند. همانگونه که از دو دهه گذشته شرکتهای بزرگ و سازمانهای مردم نهاد به سوی الگوهای چابک و غیربوروکراتیک سازمانی و ساختارهای غیر متمرکز و تخت (Flat) روی آورده اند و به برون سپاری وظائفی پرداخته اند که تا پیش از آن تصورش هم نمی رفت، با دو دهه تأخیر، دولتها نیز به سوی همین ساختار در حال حرکتند.

تردیدی نیست که هر حاکمیتی که بخواهد در برابر این روند مقاومت کند موجب ایجاد شکاف بیشتر بین خود و جامعه خواهد شد و سرمایه اجتماعی خود را به تحلیل خواهد برد. شبکه های اجتماعی ارتباط بین جامعه مدنی را بسیار محکمتر، چابکتر و شفافتر کرده است و یک حاکمیت هوشمند می داند که تسلط قیم مآبانه و دستوری بر این شبکه پیوسته و گسترده تنها برایش بدنامی و بی اعتمادی به بار خواهد آورد.

زلزله کرمانشاه آینه ای بود در برابر حکمرانی امروز کشور ما برای اینکه اعتماد شهروندان را به مدیریت و کارامدی خود ببیند و آن را در ترازوی روی آوردن و اعتماد نمودن شهروندان به سازمانهای مردم نهاد و چهره های شناخته شده بگذارد و تغییر آن را نسبت به گذشته بسنجد. قطعاٌ این میزان هجومی که در کمک به مردم زلزله زده آورده شد و ازدحام جمعیت در آن مناطق شیوه مطلوبی برای کمک رسانی نیست اما بدون شک در صورت تکرار چنین حوادثی در آینده، حرفه ای گری بیشتری در اقدامات شبکه مردمی بوجود خواهد آمد. زلزله کرمانشاه پیش لرزه ای بود که به روابط دولت- شهروند افتاد. امیدوارم مسئولین از آن درسهایی بیاموزند که موجب بازنگری در نگاه ایشان به نقش و شأن شهروند و به اصول حکمرانی در عصر حاضر شود.   

پی نوشت: اگر یادداشت "از سیدنی تا نیویورك" را که چندی پیش در کانالم گذاشته ام نخوانده اید نگاهی به آن بیاندازید. نکاتی در همین راستا در  آن هست.

نشانى وب سايت جناب پدرام سلطانی

www.soltani.ir

خلاصه 45 کتاب مدیریتی در  چهل جمله

1- اجرا بزرگ‌ترین مساله مطرح نشده در مدیریت امروز است و نبود آن بزرگ‌ترین مانع موفقیت و بیش‌تر ناکامی‌هایی است که به اشتباه به گردن علل دیگر گذاشته می‌شود.

۲- شرکت‌هایی که برای کارهای درست وقف شده‌اند و برای مسوولیت‌های اجتماعی خود تعهدنامه‌ای دارند که براساس آن کار کنند سودآورتر از آن‌ها‌یی هستند که این کارها را نمی‌کنند.

۳-به جای پرداختن به برنامهء استراتژیک, به تفکر و ایده‌های استراتژیک روی آورید.

۴-در بازاریابی نوین (بازاردانی)به جای داشتن سبد محصولات باید به داشتن سبد مشتریان توجه داشت.

۵- رمز برد و پیروزی روشن است: بکوشیم تا در یک زمینه دوبار بازنده نشویم.

۶- انسان در بازی گاهی می‌برد و گاهی چیز یاد می‌گیرد.

۷- هنر بازاریابی امروز ,فروش یخچال به اسکیمو نیست, بلکه اسکیمو را به عنوان یک مشتری خشنود همواره در کنار داشتن است.

۸- مشتریان زبان گویایی دارند, اگر بی‌واسطه با آن‌ها در ارتباط بوده و گوشی شنوا داشته باشیم می‌توان از ایشان چیزهای زیادی یاد گرفت.

۹- مسیر ناهموار تحول باید به‌کوشش خود مدیر پیموده شود, زیرا تحول چیزی نیست که مدیر فرمان دهد و دیگران اجرا کنند.

۱۰- به جای شغل, در پی مشتری باشید, اگر انسان بتواند محصولی عرضه کند که خواهان داشته باشد, از بیکاری نجات‌یافته است.

۱۱- دنیا را دوگونه می‌توان تغییر داد: با قلم(کاربست اندیشه) و با شمشیر (کاربست زور)

۱۲- می‌توان مدیر مردم نبود ولی آنان را دوست داشت,‌اما بدون عشق به مردم نمی‌توان آن‌ها را مدیریت کرد.

۱۳- مدیریت یعنی هنر جلب پیروی داوطلبانهء دیگران.

۱۴- موفقیت اغلب باعث غرور شده و غرور باعث شکست می‌شود.

۱۵- برای پیروزی ابلیس, کافی است آدم‌های خوب دست روی دست بگذارند.

۱۶- هزینهء به دست آوردن یک مشتری تازه, حداقل پنج برابر هزینه خشنود نگه‌داشتن مشتریان کنونی است.

۱۷- هر کس می‌تواند سررشته کار خویش را به دست گرفته و آن را به مسیر دلخواه ببرد.

۱۸- مدیریت هنر گوش دادن به دیگران است. چنانچه به سخنان کسی خوب گوش فراندهید, نمی‌توانید درون او را بشناسید.

۱۹- توان یادگیری و به کار بستن با شتاب آموخته‌ها, بزرگ‌ترین امتیاز رقابتی را در اختیار سازمان می‌گذارد.

۲۰- اولین روش برآورد هوش یک فرمانروا این است که به آن‌هایی که در اطرافش گرد آمده‌اند بنگریم.

۲۱- اگر بتوانید همهء کارکنان یک سازمان را به سوی یک هدف مشترک بسیج کنید, در هر رشته و در هر بازار و در برابر هر رقیبی, در هر زمانی موفق خواهید شد.

۲۲- بیش‌تر انسان‌ها ترجیح می‌دهند بمیرند اما فکر نکنند, خیلی‌ها هم فکر کردن را بر مرگ ترجیح می‌دهند.

۲۳- مدیر عامل آگاه کسی است که به جای رویین‌تن شدن, به همکاران خود اعتماد کند.

۲۴- تمایز یک محصول باید در راستای ذهنیت مصرف‌کننده صورت گیرد, نه مخالف آن.

۲۵- در طول تاریخ بیش‌تر کامیابی در دست‌یابی به منابع طبیعی مانند زمین, طلا و نفت بوده است, اما اکنون ناگهان ورق برگشته و دانش به جای آن نشسته است.

۲۶- در بیش‌تر موارد, کشورهای فقیر از نظر دارایی‌ها ، ثروتمند اما از نظر سرمایه فقیرند, دارایی را نمی‌توان تبدیل به سرمایه کرد مگر آن که قانون حاکم باشد.

۲۷- آن‌هایی که از جای خود می‌جنبند, گاهی می‌بازند و آن‌هایی که نمی‌جنبند, همیشه می‌بازند.

۲۸- اگر همه چیز مهم باشد, پس بدان که هیچ چیز مهم نیست.

۲۹- مدیران پیروزمند دنیای امروز, رمز پیروزی سازمان خود را بهره‌مندی از انسان‌ها فرهیخته می‌دانند.

۳۰- حداکثر شادی و خشنودی انسان‌ها زمانی به دست می‌آید که در شغل هم‌ راستا با شخصیت (هوشمندی)خود, به کار گمارده شوند.

۳۱- نقش مدیر این است که به درون فرد نفوذ کند و هوشمندی بی‌همتای او را کشف کند و به عملکرد تبدیل نماید.

۳۲- مدیران برجسته نه تنها تفاوت کارکنان را می‌پذیرند, بلکه بر این تفاوت‌ها سرمایه‌گذاری می‌کنند. شاگرد تنبل, احمق یا ضعیف وجود ندارد, تنها چیزی که وجود دارد معلم خوب یا ضعیف است.

۳۴- زندگی ارزشمندتر از آن است که تنها به امید فرارسیدن دوران بازنشستگی کار کنیم.

۳۵- نه پیروزی پایدار است و نه شکست مرگ‌آور.

۳۶- به کارکنانتان بگویید هیچ‌گاه اجازه ندهند قربانی واقع شوند; امت اگر چنین احساسی دارند بهتر است بروند جای دیگری کارکنند.

۳۷- صدای کردار, از صدای گفتار بلندتر است.

۳۸- هرگاه در بازی شطرنج در حال باختن هستم, به طور پیوسته از جای خود بلند شده و سعی می‌کنم صفحه را از پشت سر رقیبم نگاه کنم, آن گاه به حرکت‌های احمقانه‌ای که انجام داده‌ام پی می‌برم.

۳۹- دانستن کافی نیست, باید اقدام کرد. خواستن کافی نیست, باید کاری کرد.

۴۰- اگر می‌خواهید دلیل خوب کار نکردن کارکنانتان را بدانید, کنار آینه بروید و دزدانه بدان نگاه کنید.

۱۰ روند موثر بر انگیزه گردشگران آینده

🔘در مطالعاتی که حدود.  ۱۰ سال قبل شرکت آمادئوس انجام داده بود،گردشگران آینده براساس انگیزه‌شان برای سفر، به ۶ گروه دسته‌بندی شدند.

✔️ نخست «جست‌وجوگران راحت‌ طلب» که هنگام برنامه‌ریزی و تجربه سفر اولویت خود را راحتی و آسودگی قرار می‌دهند.

✔️دوم «پالایشگران فرهنگی» که می‌خواهند از زندگی روزمره خود فاصله بگیرند و خود را به‌طور کامل غرق در فرهنگ بومی ‌کنند.

✔️سوم «جویندگان سرمایه اجتماعی» که به صورت دیجیتالی با هم ارتباط برقرار می‌کنند و برای به حداکثر رساندن پاداش اجتماعی خود به تصمیم‌گیری می‌پردازند. آنها ارزش سفر کردن با اطرافیان‌شان را درک کرده‌اند و میل دارند که دیده شوند و تجربیات خود را در رسانه‌های اجتماعی با سایرین به اشتراک گذارند.

✔️چهارم «شکارچیان پاداش» که از مسافرت به‌عنوان پاداشی که درزندگی روزمره‌شان دریافت نمی‌کنند،استفاده می‌کنندوبرترکیبی ازتجملگرایی ،  تزکیه نفس و سلامت تمرکز دارند.

 ✔️پنجم «برخوردکنندگان اجباری» که مجبورند به خاطر مراسم عروسی، سفر خانوادگی،تعطیلات مذهبی یا سفر کاری به مسافرت تن در دهند .

✔️ گروه ششم که «مسافران اخلاق‌گرا» هستند؛ کسانی که اجازه می‌دهند باورها و وجدانشان مسیر تصمیم‌گیری سفرشان را هدایت کند. این باورها به مسائل زیست محیطی، سیاسی و حتی اجتماعی مرتبط است.

▫️▫️▫️با این همه اما همواره روندهایی بر گزینش مقاصد از سوی گردشگران موثر است که مورد توجه رفتارشناسان و اقتصاددانان قرار می‌گیرد. در یک مطالعه آینده‌پژوهی که چندی پیش کمیسیون گردشگری اتاق بازرگانی ایران  منتشر کرد روندهایی که موجب برگزیدن مقصدی می‌شود یا انگیزه سفر را تحت تاثیر قرار می‌دهد، مورد تاکید و بررسی قرار گرفت. بر این اساس، نگرانی در خصوص سلامت و امنیت،مشخصه‌های جمعیت‌شناختی، تصویر و برند مقصد، فناوری، محیط،فردگرایی،فشار زمانی، حرکت ازاقتصاد  تجربه به اصالت‌گرایی، لذت‌گرایی و در نهایت میل به تجمل‌گرایی از جمله این روندها هستند.

💢  طبق این گزارش، پس از تجربه حملات تروریستی درمقصدهای مختلف، جریان گردشگری و انتخاب مقصد نیز تحت تاثیر قرار گرفت. پیش زمینه نگرانی، مصرف‌کنندگان را در مسیر دوراهی انتخاب می‌گذاشت. با این حال، پس از گذشت زمان، حس آسوده‌خاطری بیشتر شد و مردم به این نتیجه رسیدند که هر آنچه باید اتفاق بیفتد، می‌افتد.

◾️ در این خصوص می‌توان به پدیده داعش و تهدیدات آن برای مقاصد و مبادی گردشگری اشاره کردکه نتیجه آن علاوه‌برکاهش سفرهااز کشورهای شمال به جنوب، جریان گردشگری جنوب به شمال در حوزه کشورهای مسلمان‌نشین را نیز از طریق محدودیت‌های اعمال‌شده بر آنها متاثر ساخته است.

◾️از سوی دیگر، در اقتصادهای پابرجا جمعیت پا به سن گذاشته‌اند، نیروهای کار رو به کاهش رفته و اقتصاد به حقوق بازنشستگیتکیه کرده است.  جامعه از نظر مشخصه‌های دیگر جمعیت‌شناختی نیز تغییر یافته است؛ نرخ طلاق بیشتر شده، افراد دیر تصمیم به بچه‌دار شدن می‌گیرندو ازدواج‌های مجدد شکل خانه‌داری را عوض کرده است. در آینده، تاکید بیشتر بر تعطیلاتی چند نسلی است که مقصدها را وادار می‌سازد تا مراقب همه افراد، از پدربزرگ و مادربزرگ‌ها گرفته تا نوه‌ها باشند. به این ترتیب مشخصه‌های جمعیتی می‌تواند بر انتخاب مقاصد موثر باشد.

◾️همچنین طبق این گزارش، مقصدها در آینده به‌روزتر می‌شوند. مقاصد گردشگری نیازمند ارائه محصولی هستند که بامشتری بیشتر ارتباط برقرار کند و مقصدهای «بکر» با اصالت بیشتر توسعه می‌یابند. برند ابزار بازاریابی است که در زمان اشباع بازار، مقصدها را از هم متمایز می‌سازد. از این رو، برندهای مقصد در آینده باید قابل اعتماد، اخلاق‌گرا و پایدار باشد. علاوه‌بر اینها، گردشگر فردا به مدد فناوری‌های اطلاعاتی و ارتباطاتی ماننداینترنت و رزروهای آنلاین آگاه‌تر است و انتخاب‌های بیشتری پیش رو دارد

 

کمپانی «ForwardKeys» که تحلیل‌های مهمی درباره صنعت گرشگری جهان ارائه می‌دهد، اعلام کرد سفر توریست‌های چینی به کشورهای خارجی همچنان به روند صعودی خود ادامه خواهد داد و شرایط سیاسی-جغرافیایی نقشی حیاتی در تعیین مقصد خارجی گردشگران پرشمار چینی خواهد داشت.

به گزارش عصرایران به نقل از ایسنا، صنعت گردشگری چین طی چند سال گذشته با رشد عظیمی همراه بوده و حالا نیز نشانی از کُند شدن این رشد مشاهده نمی‌شود. بر اساس آمار رسمی دولت چین، میزان سفرهای خارجی چینی‌ها از سال ۲۰۰۸ تاکنون رشد چشمگیر ۲۷۰ درصدی داشته و انتظار می‌رود شمار گردشگران چینی در مقاصد خارجی در سال ۲۰۲۰ میلادی به ۲۰۰ میلیون نفر برسد.

«لورنز فن‌در اُور» رئیس بخش بازاریابی کمپانی «ForwardKeys» توضیح داد: "اژدهای چینی اکنون داغ‌تر از هر زمان دیگری نفس می‌کشد و رزروهای چینی‌ها برای سفر به کشورهای دیگر طی سال نو چینی (فوریه ۲۰۱۸) در مقایسه با آمار مشابه سال گذشته ۴۰ درصد رشد داشته است.

در این میان کشور تایلند با رشد ۴۷ درصدی، محبوب‌ترین مقصد خارجی گردشگران چینی در ۴ ماه آینده خواهد بود و پس از آن ویتنام با رشد ۴۰ درصدی، فرانسه (۳۱ درصد)، سنگاپور (۲۸ درصد)، ژاپن (۲۷ درصد) و کانادا با رشد ۲۳ درصدی در مقایسه با سال گذشته قرار می‌گیرند.

گرچه هیچ نشانی از کاهش سفر خارجیِ چینی‌ها دیده نمی‌شود، اما چینی‌ها نسبت به اخبار بد بسیار حساس هستند و اگر تصویر مقاصد گردشگری در نظر آنها لکه‌دار شود، به سرعت به مقاصد دیگر سفر می‌کنند.

به عنوان مثال استقرار سامانه ضدموشکی "THAAD" در کره‌جنوبی با ناخرسندی دولت چین نیز رو به رو شد و این امر سبب شد دولت مردم را به تحریم گردشگری کره جنوبی تشویق کنند و از این رو از ابتدای سال میلادی تا اول آوریل، تعداد گردشگران چینی در کره جنوبی ۶۷ درصد کاهش یافت.

تحریم گردشگری کره‌جنوبی از سوی چینی‌ها موجب تقویت توریسم در سایر کشورهای منطقه چون ویتنام (+۵۰ %)، مالزی (+۴۰%)، تایلند (+۱۱%) و سنگاپور (+۶%) شده است.

از سویی دیگر، حملات تروریستی فرانسه در نوامبر ۲۰۱۵، آنچنان گردشگران چینی را ترساند که میزان رزروهای آنها درسه هفته پس از این حملات -۷۲% کاهش یافت و کشورهای روسیه و ویتنام بیشترین بهره را از این اتفاق بردند و میزان رزوهای چینی‌ها در این دو کشور به ترتیب +۳۹۸% و +۵۸% رشد پیدا کرد.

بر اساس دیگر اطلاعات ارائه شده توسط کمپانی «ForwardKeys»، میزان علاقه چینی‌ها به آمریکا در ماه‌های اخیر با کاهش قابل‌ملاحظه‌ای با نزول ۱۰ درصدی سفرها همراه بوده است. با این وجود کشورهای همسایه آمریکا چون کانادا و مکزیک بیشترین بهره را از این شرایط برده‌اند و میزان سفر چینی به این دو کشور به ترتیب +۵۴% و +۲۹% درصد افزایش یافته است.

یکی دیگر از آمارهای جالب توجه، میزان هزینه‌کرد گردشگران چینی در مقاصد خارجی است که از سال ۲۰۰۸ تاکنون +۷۳۰ درصد رشد داشته است.

از سال ۲۰۱۴ تا به امروز بیش از ۱۰ کشور از جمله مراکش، مولداوی، تونس، صربستان، پرو و شیلی با آگاهی از ظرفیت‌های گردشگری چین و با تغییر قوانین خود چینی‌ها را تشویق به سفر کردند و شاهد رشد چند صد درصدی حضور توریست‌های چشم‌بادامی‌ها در کشورهایشان بوده‌اند.

گزارش کوتاه سمینار گردشگری و خدمات مهمان نوازی

فرصتی دست داد تا در سمینار تخصصی خدمات گردشگری و مهمان نوازی با تاکید بر بازاریابی دیجیتال شرکت کنم. این رویداد به همت موسسه کسب ناب طراحی شده بود و در سالن سازمان میراث فرهنگی و گردشگری برگزار شد.  برای بنده که کارشناس فناوری اطلاعات هستم و از سوی دیگر به  حوزه گردشگری هم علاقمندی دارم، فرصت بسیار مغتنمی بود. به هر روی فناوری در همه عرصه ها جا باز کرده و تحولات بنیادینی را بوجود آورده. صدای گام های این تحول در کشور ما هم شنیده می شود. موضوعات زیر توسط پنج سخنران ارائه شد که هریک در بخشی به شیوه سخنرانی و یا ارائه کارگاهی موضوعات زیر را دنبال کردند.  

(آقای دکتر جلال نصیریان)

1-      تبیین وضع موجود و تحلیل روندهای آتی در بازاریابی گردشگری

2-      معرفی و تمایز بازاریابی و فروش خدمات گردشگری و مهمان نوازی

3-      راهبردهای فنون مذاکره و فروش خدمات گردشگری

(آقای دکتر نادر سید امیری)

1-      نکات کلیدی در بازاریابی و فروش سازمانی B2B  در صنعت گردشگری

2-      استراتژی قیمت گذاری در صنعت گردشگری

 (جناب آقای توحید اشرفی از مدیران ارشد سایت خدمات گردشگری علی بابا)

1-      استراتژی متنوع بازاریابی و فروش خدمات گردشگری

2-      روش های افزایش فروش

3-      بکارگیری ابزارهای نوین و آنلاین در بازاریابی

4-      تجربیات شرکت های موفق خارجی(Booking.com)  

و شرکت ایرانی علی بابا  (alibaba.ir    jabama.ir)

(جناب آقای دکتر محسن کرابی)

1-      راهبردهای حضور در نمایشگاه های ملی، بین المللی و گردشگری

2-      نحوه رقابت در بازارهای بین المللی و جذب گردشگرهای خارجی

3-      تجربیات کلیدی شرکت های موفق در صنعت گردشگری

(جناب آقای اشکان بروج)

بازاریابی دیجیتال با تاکید بر محتوا و شبکه های اجتماعی در صنعت گردشگری

 به نظر بنده مطالب جناب آقای توحید اشرفی و سخنرانی جناب آقای اشکان بروج بسیار کاربردی و مفید بود. در ادامه سایت آکادمی گردشگری ایران نیز معرفی شده است.

سایت آکادمی گردشگری ایران