تدوین سند توسعه اقتصاد دیجیتال کشور

رشد تصاعدی، اشتغال‌زایی بالا و هزینه پایین راه‌اندازی و توسعه کسب و کارهای اینترنتی و از سوی دیگر نرخ بیکاری بالا و نیاز دولت به اشتغال‌زایی بالا در کوتاه‌مدت موجب تمرکز دولتمردان بر تسهیل و توسعه کسب و کارهای نوپای اینترنتی در کشور شده است. در سال گذشته بیش از 100هزار شغل اینترنتی ایجاد شده و درشرایطی که دولت در سال آینده ایجاد اشتغال برای بیش از یک میلیون نفر را در دستور کار قرار داده، هدفگذاری برای کسب وکارهای اینترنتی 130هزار شغل  است.

شنبه هفته جاری بود که با امضای تفاهمنامه‌ای بین وزرای ارتباطات و فناوری اطلاعات، اقتصاد و دارایی و نمایندگان وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی مدل جدیدی برای تأمین مالی کسب و کارهای نوپا و توسعه تولید محصولات دانش‌بنیان از طریق بازار سرمایه امضا شد. در ادامه این روند، دیروز هیأت دولت با بررسی گزارش اقتصاد مجازی، تصمیمات تازه‌ای برای حمایت از این کسب و کارها اتخاذ و وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات در حاشیه این نشست خبرهای خوش استارت‌آپی را اعلام کرد.

ادامه نوشته

چرا اینقدر اشتباه می کنیم؟

یادداشتی از دکتر محمود سریع القلم

اشتباه کردن مهم نیست. تعداد اشتباهات مهم است و بلکه تکرار اشتباهات مخرب است. به عنوان یک جامعه توانمند، به نظر می ­رسد تعدادی از اشتباهات را طی قرن گذشته مرتب تکرار کرده­ ایم:

۱) نیاموخته ­ایم که پیشرفت ژاپن، اروپا و آسیا تابع مدیریت بنگاه ها و سیستم­ هاست و نه ریاست افراد؛

۲) نیاموخته ­ایم که فهم حقیقت از طریق دیالوگ و وجود جامعه مدنی شکل می­ گیرد و در ذهن جزیره­ ای یک یا چند فرد نیست و بنابراین ضروری است که، یکدیگر را تحمل کنیم، برای یکدیگر جا بازکنیم، تفاوت های یکدیگر را به رسمیت بشناسیم و از خودخواهی­ های فکری بپرهیزیم؛

۳) نیاموخته ­ایم که با Fact، قضاوت کنیم و نه با تخیل و شنیده ­ها و شایعات؛

۴) نیاموخته ­ایم که حکمرانی، امری تخصصی است و لازمه آن دانش است؛

۵) نیاموخته­ ایم که قدرت، مسئولیت می ­آورد و اصل بر «مصلحت عامه» و تأمین رضایت­ مندی عامه شهروندان است؛

۶) نیاموخته ­ایم وقتی از درب منزل خود پا بیرون می­ گذاریم، در عرصه Public (عرصه عمومی) وارد شده­ ایم و در عرصه Public، نمی ­توانیم هر کاری انجام دهیم (مثل دوبله پارک کردن) و هر سخنی بگوییم و هر قضاوتی بنماییم؛

۷) نیاموخته ­ایم که توسعه، قبل از آنکه به سرمایه، فن ­آوری و تولید نیازمند باشد، به همکاری، هماهنگی، اعتماد و حمایت از یکدیگر محتاج است؛

۸) نیاموخته ­ایم برای آنکه دیگر ملت ها به هویت، استقلال و حاکمیت ما احترام بگذارند باید داخل خود را سامان دهیم، به یکدیگر در داخل خود احترام بگذاریم، پوپولیسم را تعطیل کنیم، پایگاه حاکمیت را نزد کارآفرینان و دانشمندان و خبرنگاران بنا کنیم و تولید و نوآوری را بنیان استقلال و حاکمیت ملی قرار دهیم؛

۹) نیاموخته ­ایم که در کنار دستور کار شخصی، به مسئولیت اجتماعی و به مفهومِ مقدس Publicاهمیت دهیم و

۱۰) نیاموخته ­ایم که نقد از فکر و رفتار را، از نقدبه شخص تفکیک کنیم، حرف منطقی را بپذیریم، یکدیگر را تخریب و تحریف و زخمی نکنیم و تلقی اینکه هر کدام، مرکز ثقل جهان هستیم را کنار بگذاریم (Self-obsession)، از هم حمایت کنیم و به قول هایی که می ­دهیم حتی­ المقدور عمل کنیم.

ملاحظات اقتصادی شرکت های دانش بنیان

محمد اطرج؛ گروه نرم‌افزاری نوآوران

 موضوع کسب‌وکارهای نوپا رفته‌رفته به یکی از مهم‌ترین مسائل اقتصادی جوامع تبدیل می‌شود تا جایی که در نگاه‌های پیشرو از اقتصاد دانش‌بنیان و مقیاس‌پذیر استارتاپی به‌عنوان تنها راه رشد اقتصادی در قرن بیست و یکم ذکر می‌گردد.

امروزه نوآوری به‌عنوان موتور محرکه رشد اقتصادی شناخته می‌شود. اقتصاددانان محاسبه کرده‌اند که حدود 50 درصد از رشد سالانه تولید ناخالص داخلی آمریکا فقط ناشی از رشد نوآوری بوده است.

درک چرائی نقش محوری نوآوری در سیاست‌گذاری‌های اقتصادی کار سختی نیست. همه محصولات و خدمات دارای چرخه عمر مشخصی هستند، برخی کوتاه‌تر و برخی بلندتر. بدین ترتیب همه محصولات و خدمات دوران بلوغ و افول را تجربه می‌کنند؛ بنابراین اقتصادی می‌تواند به رشد واقعی و پایدار برسد که خلق محصولات و خدمات جدید در آن به یک جریان دائمی تبدیل‌شده باشد. کشوری که نتواند به‌صورت پیوسته به بازار خود و دیگر کشورها محصولات و خدمات نوآورانه ارائه کند بی‌شک یا در جا می‌زند و یا ورشکست می‌شود.

در چنین شرایطی و با توجه به اینکه اقتصاد ایران به سمت یک اقتصاد دانش‌بنیان حرکت و در چند سال اخیر شاهد حضور بیشتر کسب‌وکارهای نوپا و استارتاپها در بازار هستیم بازنگری در روش‌های قیمت‌گذاری شرکت‌ها از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

 

ادامه نوشته

راهبرد؛ آینده خلاق رسانه خبر   

امروز در وبگاه خبری تابناک مطلبی را خواندم؛ با این عنوان: «چرا صداوسیما با هیچ مدیری دستخوش تحول نمی‌شود؟»

و اشاره ای به حوادث اخیر کشور داشت و اینکه وضعیت خبر رسانی رسانه صدا و سیما چرا درست شدنی نیست و با تغییر مدیران خبر و حتی رئیس سازمان هم آب از آب در بخش خبر تکان نمی خورد!

این مهم درد بسیاری از مدیران خبر هم هست. خوب بیاد دارم در سال 1394 به سفارش تعدادی از مدیران اداره کل اخبار سیما در معاونت خبر مطالعه آسیب شناسی و نظرسنجی را به کمک حدود 40 نفر از مدیران، سردبیران و خُبرگان خبر(در مقام جامعه پرسش شوندگان و مشاورین طرح) انجام دادم. در آن سال به علت ریاست مهندس سرافراز بر سازمان و پارادایم تغییر و تحول سازمانی بوجود آمده موضوعات کارشناسی از جنس نوآوری در روش ها و چابک سازی مورد عنایت قرار می گرفت. از آنجا که پرسشنامه ها بدون نام طراحی شده بود و موضوع بهبود ساختار و روش های کار و ارتقاء شغلی و از سوی دیگر موضوع ریزش مخاطب، فضای مجازی و رسانه های خبری ماهواره هم بسیار مورد توجه قرار گرفته بود، تقریبا جمله پرسش شوندگان با انگیزه به پرسشنامه ها پاسخ داده بودند.

کوتاه سخن اینکه در بخش خبر سازمان صدا و سیما مسائل زیر ساختی بسیاری وجود دارد که هر زمان برای اصلاح آن اقدام شود، دیر نیست؛ گرچه گوی سبقت توسط بازیگران دیگری در حال مدیریت است. لازم به ذکر است نکات بسیار تعیین کننده و روشنگرانه در مطالعات بدست آمد که خود میتواند افق های روشنی را پیش روی نظام تصمیم گیری در خبر قرار دهد.  جمع بندی تلخیص شده آن مطالعه که از یک گزارش مبسوط (راهبرد؛ آینده خلاق رسانه خبر) در اینجا قابل ارائه  است به رای خبرگان این حوزه به شرح زیر بود:

  • بازنگری در خطوط قرمز خبر  و استقلال سازمان خبر و رعایت بی طرفی
  • درک مسئله «ریزش مخاطب» و راهکارهای مقابله با آن(راهبرد اعتماد سازی و افزایش مخاطب)
  • ایجاد الگوهای تولیدی بازتر در بخش سیاست گذاری خبری  با عنایت به ظهور «محتوای کاربر محور» در حوزه آنلاین
  • ساختارهای سازمانی معاونت خبر بایستی حول محتوا و پیام طراحی شوند(و نه ساختار اداری رسانه)
  • ساختار سازمانی بایستی سرعت در انتشار خبر و چابک سازی در سازمان اداری رسانه را همزمان دارا باشد
  • ایجاد راهکارهایی برای تغییر بر اساس مخاطب محوری و تسریع در اطلاع رسانی
  • تغییرات شکلی لازم در خبررسانی موجود
  • ارزیابی نیروها از لحاظ کیفی ( نیروهای تحریریه ها، سردبیران و خبرنگاران)
  • افزایش باورپذیری مخاطب با ارتقای محتوا و صداقت خبری
  • برونسپاری و محول کردن بخش هایی از فعالیت تولید خبر به فعالان بیرون سازمان امکان پذیر است(خبرنگاری کیفی)
  • بیشتر فرایندهای کاری در وضع موجود نظام مند نیستند و بیشتر به ابتکار و کیفیت کاری مدیران متکی اند
  • برنامه ریزی مبتکرانه در زمینه چرخه تولید و پخش خبر با هدف افزایش اثربخشی ضروری است
  • استفاده از حداکثر توان ارتباطی و زنده کردن خبر  الزامی است
  • بازنگری در سیستم حقوق و دستمزد، دریافت و پرداخت حقوق همکاران خبر مورد توجه قرار گیرد
  • تغییر دکور و قالب گرافیکی(تیتراژ و وله و ...) خبر
  • تغییر در محتوا، انتقال پیام از طریق لایه های زیرین و در لایه های بالایی نشان دادن رسانه بی طرف
  • بهبود در فرآیند تدوین در بخش های مختلف خبری
  • تولید گزارش های بازتر و متوازن از نقاط ضعف و قدرت حاکم
  • ایجاد تغییر در گویندگان خبر
  • ساماندهی چرخه کاری درست در محیط کاری
  • بالا بردن انگیزه با توجه به شرایط موجود در نیروی انسانی
  • استفاده از کارشناسان متعدد(مرضی الطرفین) و وسیع کردن دایره اعتماد سازمان به کارشناسان بیشتر
  • کندکتور بخش های خبر در بخش های مختلف خبری آمادگی بهبود دارند
  • بازنگری در ساختار حرفه ای خبر

دینامیک پیچیده سازمان صدا و سیما

پس از اعتراضات اخیر، سازمان صداوسیما با نقدهای شدیدی از سوی همه جریان‌های سیاسی که اتفاقاً شماری از آنها در مدیریت‌های بالادستی، میانی و خرد این مجموعه عظیم نقش‌های کلیدی دارند، مواجه شد اما چرا رسانه ملی در معرض این حجم نقد قرار گرفته، چرا بسیاری از این نقدها و راهکارهای عملیاتی کارکرد اجرایی نمی‌یابد و چرا صداوسیما با هیچ مدیری دستخوش تحول نمی‌شود و تحولات مدیریتی در هر سطحی منتهی به ارتقای چشمگیر سیستم و کاهش انتقادات نشده است؟

ادامه نوشته

رابطه بین خرید بستني وانيلي و خرابی خودروی شورولت!

بسیاری اوقات در گفت‌وگو با مشتری‌ها، پرسش‌ها و صحبت‌هایی پیش کشیده می‌شود که فروشندگان معمولی، پاسخ‌هایی کلیشه‌ای و اغلب نچسب به آنها می‌دهند. اما فروشندگان نابغه چگونه به این پرسش‌ها پاسخ می‌دهند؟

بخش پونتياك شركت خودروسازي جنرال موتورز شكايتي را از يك مشتري با اين مضمون دريافت كرد: «اين دومين باري است كه برايتان مي نويسم و براي اين كه بار قبل پاسخي نداده ايد، گلايه اي ندارم؛ چراكه موضوع از نظر من نيز احمقانه است! به هر حال، موضوع اين است كه طبق يك رسم قديمي، خانواده ما عادت دارد هر شب پس از شام به عنوان دسر بستني بخورد. سالهاست كه ما پس از شام راي گيري مي كنيم و براساس اكثريت آرائ نوع بستني، انتخاب و خريداري مي شود. اين را هم بايد بگويم كه من بتازگي يك خودروي شورولت پونتياك جديد خريده ام و با خريد اين خودرو، رفت و آمدم به فروشگاه براي تهيه بستني دچار مشكل شده است.

لطفا دقت بفرماييد! هر دفعه كه براي خريد بستني وانيلي به مغازه مي روم و به خودرو بازمي گردم، ماشين روشن نمي شود؛ اما هر بستني ديگري كه بخرم، چنين مشكلي نخواهم داشت. خواهش مي كنم درك كنيد كه اين مساله براي من بسيار جدي و دردسرآفرين است و من هرگز قصد شوخي با شما را ندارم. مي خواهم بپرسم چطور مي شود پونتياك من وقتي بستني وانيلي مي خرم، روشن نمي شود؛ اما با هر بستني ديگري راحت استارت مي خورد؟

مدير شركت به نامه دريافتي از اين مشتري عجيب، با شك و ترديد برخورد كرد؛ اما از روي وظيفه و تعهد، يك مهندس را مامور بررسي مساله كرد. مهندس خبره شركت، شب هنگام پس از شام با مشتري قرار گذاشت. آن دو به اتفاق به بستني فروشي رفتند. آن شب نوبت بستني وانيلي بود. پس از خريد بستني، همان طور كه در نامه شرح داده شد، ماشين روشن نشد!مهندس جوان و جوياي راه حل، 3 شب پياپي ديگر نيز با صاحب خودرو وعده كرد. يك شب نوبت بستني شكلاتي بود، ماشين روشن شد. شب بعد بستني توت فرنگي و خودرو براحتي استارت خورد. شب سوم دوباره نوبت بستني وانيلي شد و باز ماشين روشن نشد!

نماينده شركت به جاي اين كه به فكر يافتن دليل حساسيت داشتن خودرو به بستني وانيلي باشد، تلاش كرد با موضوع منطقي و متفكرانه برخورد كند. او مشاهداتي را از لحظه ترك منزل مشتري تا خريدن بستني و بازگشت به ماشين و استارت زدن براي انواع بستني ثبت كرد. اين مشاهده و ثبت اتفاق ها و مدت زمان آنها، نكته جالبي را به او نشان داد: بستني وانيلي پرطرفدار و پرفروش است و نزديك در مغازه در قفسه ها چيده مي شود؛ اما ديگر بستني ها داخل مغازه و دورتر از در قرار مي گيرند. پس مدت زمان خروج از خودرو تا خريد بستني و برگشتن و استارت زدن براي بستني وانيلي كمتر از ديگر بستني هاست.

اين مدت زمان مهندس را به تحليل علمي موضوع راهنمايي كرد و او دريافت پديده اي به نام قفل بخار(Vapor Lock) باعث بروز اين مشكل مي شود. روشن شدن خيلي زود خودرو پس از خاموش شدن، به دليل تراكم بخار در موتور و پيستون ها مساله اصلي شركت، پونتياك و مشتري بود

شرح حكايت

مشتريان به زبانهاي مختلفي سخن مي گويند. ايشان از ادبيات متفاوتي براي كلام گفتن بهره مي گيرند. اگر حرف مشتري را خوب گوش كنيم، مي توانيم با توجه به لحن گفتار ايشان درك فراتري از آنچه مي خواهند به گوش ما برسانند، داشته باشيم.

آيا همه حرفهاي مشتريان ما بايد منطقي، اصولي و مرتبط با موضوع باشد؟ اگر مشتري چيزي مي گويد كه به نظر مسخره و بي ربط است، يا شكايتي عجيب را طرح مي كند، چگونه برخوردي شايسته اوست؟

يك اتفاق نادر براي يك مشتري و پيام بظاهر احمقانه او مي تواند روشنگر مسير بهترين و زبده ترين مهندسان جنرال موتورز باشد. مثال ساده اي كه نقل شد، تاكيد بر اين موضوع دارد كه مشتري بهترين راهنما و كمك ما در بهتر شدن محصول و خدمات بنگاه ماست. اگر در پي نوآوري هستيم، بايد به طور جدي سازوكار «خوب گوش دادن» و «شنيدن» صداي مشتري را طراحي كنيم. شما مشتريان خود را مي شناسيد؟ صدايشان به گوشتان مي رسد؟

چین عزیز

پدرام سلطانی
 نایب رییس اتاق بازرگانی ایران
این هفته سفری تجاری به چین داشتم. بیش از ١٢ سال است که با چینیها تعاملات تجاری دارم و در این مدت مکرراٌ به چین سفر داشته ام. این سفر اما متفاوت از تمام سفرهای قبلی بود. اولین تغییر را در فرودگاه شانگهای احساس کردم، هنگامی که گذرنامه خود را به پلیس گذرنامه چین دادم و او شروع کرد به پرس و جو در خصوص علت سفر من به چین، محل اقامتم و داشتن بلیط برگشت. در تمام این ١٢ سال به خاطر نداشتم که هنگام ورود به چین با چنین سئوالاتی برخورد کرده باشم.
▫️ در اولین جلسه کاریم دریافتم که حسابهای شرکتهای ایرانی ثبت شده در چین یک به یک در بانکهای چینی در حال بسته شدن است و موضوع، بر خلاف آنچه که در اخبار ایران انعکاس یافته است، منحصر به دانشجویان و اشخاص حقیقی ایرانی نیست. حتی شرکتهایی که از ١٥-١٠ سال پیش در چین ثبت شده اند مشمول این رفتار جدید بانکهای چینی شده اند. تجار ایرانی به کارمندان چینی خود متوسل شده اند و شرکتهای جدیدی به نام آنان تأسیس می کنند و به امید امانتداری آنها دارایی خود را به نامشان می زنند.
▫️ بیش از یکسال است که با یکی از شرکتهای چینی مشغول مذاکره برای سرمایه گذاری مشترکی در ایران هستیم. در جلسه ای که برای ادامه مذاکرات با او داشتم خبر ناخوشایندی به من داد: دولت چین سرمایه گذاری شرکتهای چینی در ایران را تقریباٌ ممنوع کرده است و به سختی مجوز سرمایه گذاری خارجی در ایران را صادر می کند.
▫️ تقریباٌ در همه جلساتی که داشتم مشتریان چینی اشاره به سختتر شدن کار با ایران داشتند. اظهار می داشتند که بسیاری از شرکتهای چینی ترجیح می دهند خرید خود را در شرایط برابر از ایران نداشته باشند زیر پرداخت بسیار مشکل است و باید اسناد تجاری را تغییر دهند و به نام کشور دیگری بزنند تا امکان پرداخت پول از بانکهایشان فراهم شود.
▫️ "چین عزیز" آرام آرام ایران، این شریک وفادار خود را به  حاشیه می راند. از سال ١٣٨٩ که شرکت دولتی نفت چین، علیرغم اخذ امتیازات ویژه از دولت وقت ایران در قرارداد 2.5 میلیارد دلاری سرمایه گذاری در میدان نفتی آزادگان، شروع به کند کردن کار و بهانه تراشی کرد سیاست عقب گرد چین آشکار شد. قطعاٌ مشکل این نبود که آنها توان انجام کار را نداشتند بلکه سیگنال پایین کشیدن فتیله کار با ایران را دریافت کرده بودند.
▫️ چینیها در تمام این سالهایی که ایران عضو ناظر سازمان همکاریهای شانگهای بود، تنها مخالف عضویت کامل ایران در این سازمان، که در آینده می تواند بزرگترین و مهمترین سازمان اقتصادی آسیا باشد، بودند و برای  جلوگیری از عضویت ایران در این سازمان در منشور آن گنجانده بودند که کشورهایی که سازمان ملل بر علیه شان تحریمهایی وضع کرده است نمی توانند به عضویت این سازمان در آیند. حتی پس از لغو تحریمهای سازمان ملل، آنها مخالف عضویت ایران باقی ماندند و در حالی که به عضویت کامل هند، رقیب آسیایی خود، در این سازمان رأی مثبت دادند اما با عضویت ایران موافقت نکردند.
▫️ چینیها حتی در پروژه بلند پروازانه جاده ابریشم نوین مسیر تاریخی جاده ابریشم را به نحوی تغییر داده اند که از بالای ایران بگذرد و یک مسیر فرعی از مسیر اصلی برای ورود به ایران منشعب شده است. داستان سرمایه گذاری کلان چین در بندر گوادر پاکستان نیز مکمل این پروژه در دور زدن ایران است.
 🔴 در طول این ١٢ سال، دشمنی آمریکا با ما، و ما با آمریکا، باعث شد که ایران به عنوان بهترین مسیر خطوط لوله انتقال نفت و گاز خلیج فارس و آسیای میانه به اروپا، از این مسیرها حذف شود و به یک مسیر فرعی در نقشه انتقال انرژی منطقه تبدیل شود. از بین رفتن این مزیت مهم ژئوپلیتیک ایران تلخ اما قابل فهم است. اما اینکه چین، کشوری که این چنین از ما بهره برده است و ما به او چشم امید داشتیم، ایران را از مسیر ترانزیت کالا از شرق به غرب و شمال به جنوب کنار گذاشته است و نگاه درجه دومی به ایران دارد جای تأمل بسیار دارد.
⚫️ چین نشان داده است که در عرصه شطرنج جهانی هوشمندانه بازی می کند و چشم انداز بلند مدتی دارد. چرا چین چنین سیاستمدارانه و به آرامی ایران را به حاشیه می برد؟ او آینده را چه می بیند که پاکستان و افغانستان را به ایران ترجیح می دهد؟ چین برای چینی بند زده اقتصاد ایران چه نقشه ای می چیند؟      

خدمات مشاوره مدیریت و برنامه ریزی کسب و کار

اگر میزان تحولات بیرونی سازمان شما بیش از میزان رشد درونی سازمان باشد، در این صورت سقوط سازمان حتمی است. (جک ولش)

بی تردید رقابت در فضای کسب و کار شما عرصه را تنگ کرده است. بی شک با قدرت پول دیگر نمی توانید همه مشکلات شرکت  و یا سازمان متبوع خود را حل کنید. گاهی اوقات بایستی به کمک ذره بین مدیریتی خود به محیط کسب و کار خود نگریسته و  به دقت بنگرید. بهترین و موثرترین راه حل ها را انتخاب کنید.  تجربه 30 ساله ما در برنامه ریزی و اصلاح فرآیندهای کار  پیشکش شما دوستان.

1- طراحی و آنالیز سیستم ها و فرآیندهای سازمانی
2- کارشناسی و برنامه ریزی منابع سازمانی
3- آسیب شناسی موانع سازمانی و راهکارهای رفع آن
4- تهیه طرح های جامع و برنامه راه سازمان
5- راه اندازی کارخانه تولید اطلاعات در کسب و کار شما

6- مشاوره در زمینه ورود به حوزه بنگاه های دانش بنیان

7- مستندسازی و تولید محتوای چند منظوره

تماس با صاحب امتیاز وبگاه انفجار ذهن-09123935377

ساماندهی شرکت به شیوه خودم!

اخیرا آگهی با عنوان «جذب مدیر برای ساماندهی و اخذ گواهی ISO توجه­ ام را جلب کرد». مالک کارخانه که کسب و کار سنتی در بخش خدمات قالیشویی مادر داشت، برای رونق فضای کسب و کار و گرفتن گواهی ایزو فراخوان داده بود. راهکارهای لازم و مشاوره های اجرایی را از باب ساختار سازی مدیریت، تدوین دستورالعمل های کاری، آموزش های لازم به پرسنل خدماتی، فنون و آداب برخورد با مشتری و بطور کلی زیرساخت و آمادگی های لازم برای یک توسعه سیستمی و نظام مند ارائه شد. شوربختانه مدیریت سنتی در کسب و کارهای کوچک و متوسط فقط و فقط به عواید مادی زودهنگام فکر میکنند و بس! ساده انگاری و درک ناصحیح نسبت به برنامه ریزی در کسب و کار- دل نکندن از سیستم میرزا بنویسی! رقبا را در مقام دشمنان خود دیدن! ریاست و تحکم بر زیردستان در عوض مدیریت کردن! و بالاخره مشتری را در پول خلاصه کردن از ویژگی های مدیریت سنتی بسیاری از کسب و کارهای روزگار ماست.

براستی که کسب و کارهای ما بیش از هر چیزی به «مدیریت نگرش» نیازمندند.

نگرش حالتی ذهنی و درونی است، بنابراین تشخیص نادرست بودن آن به سادگی ممکن نیست؛ نگرش واقعیت هرکس را برملا میکند و تظاهر آن کارها، حرکات اوست. حتی اگر نتوان عیب خاصی روی رفتار کسی گذاشت در بسیاری مواقع میتوان نگرشی منفی را در او تشخیص داد. برخی نگرش های معیوب که موجب به ثمر نرسیدن برنامه ریزی ها در کسب و کارهای سنتی می شود به شرح است:

-        ناتوانی در پذیرش اشتباه روش­های کسب و کار

-        کینه ورزیدن نسبت به رقبا

-        میل شدید به کسب تأیید روش های غیر بهره ور از سوی دیگران

-        روحیه خرده­ گیری: از نظر مدیر سنتی کار هیچ یک از اعضای تیم بهبود درست و مقبول نیست؛ ساماندهی شرکت به شیوه خودم!

غولي با پاهاي چوبى

🔹ريچارد نيكسون رئيس جمهور اسبق  آمريكا سالها قبل از فروپاشي شوروي سابق، در كتابي با عنوان "پيروزي بدون جنگ" فروپاشي امپراطوري شوروي را پيش بيني كرد. او در اين كتاب با تحليل دقيق وضعيت اقتصادي شوروي ،  با استناد به اعداد و ارقام ، بويژه با تمركز بر هزينه هاي روزافزون مسابقه تسليحاتي  نتيجه گرفت اين امپراطوري با توجه به وضعيت ضعيف اقتصادي و بهره وري نازلي كه در اين  حوزه دارد علي رغم  دارا بودن قدرت عظيم  نظامي ، صرفاً غولي با  پاهاي چوبي است ، اين پاهاي لرزان ضعيف تر از آنند كه توان  سرپا نگه داشتن اين بدن عظيم نظامي را داشته باشند ، پس  بزودي  بدون  نياز به حمله نظامي از طرف ما ، فرو خواهد افتاد . نيكسون زماني اين حرف را زد كه شوروي در مسابقه تسليحاتي پا به پاي غرب و در موارد زيادي حتي جلوتر از انها پيش مي رفت ، ايستگاه فضائي انها در فاصله چند هزار كيلومتري زمين  خود شهري بزرگ  بود كه هر روز بر وسعت آن افزوده مي شد ، بر نيمي از كره زمين مستقيم و غير مستقيم تسلط داشت و هنوز الهام بخش ميليونها انسان  انقلابي و عدالت طلب در سراسر جهان  بود ، اما هيچكدام از اين امتيازات و برتري ها مانع سقوط آن  نشد .

اين فروپاشي دليل يگانه اي نداشت ، اما از ميان دلائل متعدد اين فروپاشي مهمترين دليل ، عدم توازن منطقي بين توسعه نظامي با توسعه اقتصادي بود .

🔹عليرغم اينكه در سه دهه اول برپايي نظام سوسياليستي رشد اقتصادي بسيار چشمگير بود اما به تدريج به دليل نگاه محض ايدئولوژيك به اقتصاد ،  رشد اقتصادي در دوره اي طولاني رو به كاهش نهاد و تا فروپاشي ،  اين روند بي وقفه ادامه يافت. زماني كه گورباچف دير هنگام متوجه ضرورت اصلاحات اقتصادي  شد ديگر  فرصتي براي اصلاح  وجود نداشت .

 🔹اما  چين بعد از اتخاذ سياست هاي ناموفق مختلف اقتصادي كه همگي زيربنايي ايدئولوژيك داشتند مثل  برنامه " جهش بزرگ " كه يك ناكامي  مطلق بود ، نهايتاً  به هيچ يك از آرمانها و شعارهايي كه در حوزه اقتصاد داشت دست نيافت ، از طرف ديگر تجربه ناموفق و رو به شكست شوروي هم پيش روي آنها بود. بنابراين انها برخلاف شوروي قبل از اينكه فرصت اصلاح أمور از دستشان برود  بخوبي متوجه  ناكارآمدي اقتصاد دولتي بر پايه هاي ايدئولوژيك شدند و بر مبناي جمله معروف دنگ شيائوپنگ معمار چين امروزي كه  " گربه مهم نيست سياه يا سفيد باشد مهم اين است كه خوب موش بگيرد " آن شدند كه امروز مي بينيم .

 چین  سال گذشته  بي سر وصدا ١٦١ ميليارد دلار و روسيه ( رقيب  نظامي شانه به شانه سابق آمريكا ) فقط ٤٤  ميليارد دلار صرف هزينه هاي نظامي خود كرده اند .

🔹به موازات افزايش قدرت نظامي ايران در سالهاي اخير كه موجب مباهات  و احساس امنيت  براي هر ايراني است ، قدرت اقتصادي نه تنها رشدی  پيدا نكرده  بلكه به نوعي هر روز ضعيف تر هم شده. رشد اقتصادي ، بهره وري  و سرمايه گذاري نازل ، بيكاري بالا ، فساد گسترده اداري ، فضاي بسيار نا مناسب كسب و كار ، وجود دولت فربه و بي ثباتي اقتصادي ، سالهاست كه  مشخصه ثابت اقتصاد ما است ، تمركز بر شعار هاي پر طنين اقتصادي ، واگذاري أمور به جوانان تا بحال رافع هيچ دردي از اقتصاد بيمار ما نبوده  . امروز اقتصاد ايران وضعيتي مشابه شوري قبل از فروپاشي را دارد البته با اين خبر خوب كه فرصت اصلاح هنوز از دست نرفته است.

🔹بنابراين كساني كه فكر مي كنند بدون وجود و بي توجه به اقتصادي قدرتمند، فقط با اتكا به قدرت نظامي مي توان در بلند مدت  امنيت را براي كشور تامين كرد ، به ياد داشته باشند شوروي با حمله ارتشي بيگانه از هم فرو نپاشيد ، اين حمله ارتش اقتصاد ناكارآمد خودشان بود كه بدون شليك حتي يك گلوله باعث شكست آنان  شد . زيرا تا به حال هيچ كشوري قادر به ايجاد نيروي نظامي  كه قادر به مقابله با ارتش فقر و فلاكت باشد ، نشده است.

✍️ غلامرضا مصدق

تلگرام چه نقشی در آگاهی بخشی و فضای کسب کارهای نوین امروز کشور دارد؟

 محمد شعبان زاده

بیش از یک شبانه روز است که پرطرفدار ترین و موثرترین شبکه های اجتماعی کشور بخاطر مسائل سیاسی و اجتماعی فیلتر شده است.

صرفنظر از درستی یا نادرستی این تصمیم، بد نیست نگاهی به کارکردهای این رسانه داشته باشیم تا ببینیم این اتفاق چه هزینه هایی را به دنبال دارد؟

طبق جدیدترین اطلاعات بالغ بر ۴۰ میلیون حساب کاربری ایرانی در تلگرام وجود دارد و با احتساب جمعیت ۴۲ ميليون نفری اعلام شده که از گوشی های هوشمند استفاده می کنند بالغ بر %۹۵ ایرانیها در این پیام رسان عضویت دارند.

بطور متوسط روزانه ۳میلیون مطلب در اين شبکه ی اجتماعی قرار میگیرد و این مطالب چیزی حدود دو میلیارد بار دیده می شوند.

بیش از ۲۰ هزار کانال ایرانی با اعضای بالای ۵ هزار نفر وجود دارند و هر ایرانی بطور متوسط در ۱۸ کانال تلگرامی عضویت دارد.

حقیقت این است که تلگرام در ایجاد و رونق کسب و کار ایرانیان بسیاری نقش مستقیم داشته و بر گردش اطلاعات علمی و بر میزان مطالعه ی حقیقی کشور نیز به شدت موثر است.

عضويت متوسط ۱۸ کانال به ازای هر فرد به وضوح نشان میدهد که تلگرام در برطرف کردن بسیاری از نیازهای اطلاعاتی و علمی مخاطبان نقش اساسی بازی میکند و بسیاری از کاربران به فراخور نیاز خود، بخش بزرگی از اطلاعات خود را از کانالهای تخصصی تأمين می کنند.

حال دسترسی به این پیام رسان موقتا محدود شده است و طبیعتا تمامی این کارکردهای مثبت حداقل تا مدتی وجود نخواهند داشت.

نتیجه ی اولیه ی این اتفاق تاثیرات منفی قابل توجه در کسب و کارهاست که چه بسا بسیاری از صاحبان این کسب و کارها در این راستا هزینه های گزافی کرده اند و حال با در بسته ی دولت مواجه شده اند!

استارت آپها بهترین رسانه جهت معرفی خود به مردم را از دست داده اند و تمام تلاشها و سرمايه گذاری های آنها با تهدید مواجه شده است.

بسیاری از مجراهای اطلاعاتى مسدود شده اند و کارکردهای علمی و آموزشی این پیام رسان نیز فعلا دیگر وجود نخواهند داشت.

و شاید این بی اعتمادی که در اثر این تصمیم حاکمیت و علیرغم وعده های دولت مبنی حمایت از کسب و کارهای نو و ممانعت از محدودسازی شبکه های اجتماعی بوجود آمده، از اساس بر آینده ی کسب و کارهای نو تاثیر منفی جبران ناپذیری بگذارد و این فضای بی اعتماد، مانع تحقق بسیاری از ایده های پولساز کارآفرینان و ایده پردازان این عرصه گردد.

ممکن است مضرات این اتفاق در آینده بیشتر رخ نشان دهند اما آنچه مشخص است اینست که تلگرام برای ایرانیان بسیار بیشتر از یک شبکه ی اجتماعی و پیام رسان نقش ایفا کرده و مسدود سازی آن تاثیرات ماندگاری خواهد داشت.

امیدواریم که مشکلات رفع شوند و فیلتر تلگرام نیز هرچه سریعتر برداشته شود.

 

آشنایی با هوش تجاری (BI)، روش های نوین در مواجهه با داده های حجیم

هوش تجاری (Business intelligence)، اصطلاحی است که در کسب و کار سازمان مورد استفاده قرار می‌گیرد و امکان دسترسی سریعتر به داده­های سازمان و تحلیل آن ها را بر اساس نیاز کاربران ارشد سازمان ممکن می­سازد. تعداد زیادی از برنامه­ ها و نرم‌افزارها برای پردازش و تحلیل اطلاعات خام یک سازمان بکار گرفته می­شود که خود معظلی در امر تحلیل اطلاعات و استخراج دانش از آن می­باشد. هوش تجاری مجموعه به­ هم پیوسته‌­ای از فعالیت‌های مرتبط، مانند داده کاوی، پردازش تحلیلی آنلاین، تحقیق و گزارش می­باشد. هوش تجاری با استفاده از ابزارهای فناوری اطلاعات، امکان شفاف سازی عملکرد سازمان، پشتیبانی از تصمیمات راهبردی سازمان، بهبود تصمیم‌گیری‌ها، صرفه‌جویی در هزینه‌ها و کشف فرصت‌های تجاری جدید را در سطوح عالی فراهم می­نماید. به عبارتی کسب دانش عمیق نسبت به همه­ی عوامل درگیر در پیرامون یک سازمان مانند؛ مشتریان، جامعه هدف و مخاطبین، رقبای تجاری، فضای رقابت اقتصادی، عملیات و فرآیندهای سازمانی (مالی، فروش، تولید، منابع انسانی) می­تواند تاثیر زیادی بر کیفیت تصمیمات مدیریتی اتخاذ شده در سازمان بگذارد.

بسیاری از سازمان­ها، شرکت­ها حتی شرکت­های متوسط معمولا روزانه حجم انبوهی از داده را تولید می­کنند و یا با آن سر و کار دارند که در پایگاه­های داده ثبت می­شود و عملیات روزانه کارکرد سیستم ها به طور مستمر در پایگاه­های داده ثبت می­شود و شاید مدیریت آن ساده به نظر برسد، ولی این نکته قابل تأمل است که ترکیب و استخراج دانش از دو پایگاه داده متفاوت (مانند سیستم پرداخت دستمزد کارکنان و سیستم دریافت سفارش از مشتری) به خودی خود پیچیدگی و دشواری بسیار زیادی را به همراه دارد.

هوش تجاری مبحثی فراتر از جمع‌آوری گزارشات و بکارگیری مجموعه‌ای از ابزارها برای تصمیم­های هوشمندانه‌ است. مدیران فناوری اطلاعات شرکت‌ها از هوش تجاری برای شناسایی عملیات تجاری ناقصی که می‌تواند با بهبود آن منجر به سودآوری شود را شناسایی کنند. سازمان­های هوشمندی که در عرصه  تولید، فروش، پرداخت دستمزد و … فعالیت می­کنند و اطلاعات سازمان خود را در بانک­های اطلاعاتی ذخیره می نمایند، با استفاده از تکنیک­های هوش­تجاری می­توانند بدانند که آیا وضعیت کلی سازمان­شان خوب است؟ به سمت خوبی حرکت می­کند؟ کدام قسمت کار بهتر عمل می­کند؟ و یا کدام بخش با مشکل مواجه است؟

هوش تجاری شامل انواع فناوری­ها برای جمع آوری، تحلیل و دسترسی به اطلاعات به منظور بهره برداری کاربران سازمان در اتخاذ تصمیمات بهتر و راهبردی است. شاید این تصور وجود داشته باشد که برای بکارگیری هوش تجاری، باید سازمان درحدی بزرگ باشد که داده­های تولید شده توسط آن قابل تحلیل باشد، مانند بانک­ها، بیمه­ها، کمپانی­های بزرگ و … و یا اگر سازمان کوچک باشد بایستی حجم تراکنش­های بالایی داشته باشد و یا پیچیدگی اطلاعات درون آن آنقدر زیاد باشد که نیازمند هوش تجاری گردد البته این نکته کاملا درست است ولی به این معنا نیست که کسب و کارهای کوچک نمی­توانند از BI در تحلیل داده­ های خود استفاده نمایند؛ بلکه شرکت­ها و بیزینس­های کوچک نیز می­توانند با صرف هزینه ای اندک و با شیوه­ای آسانتر، سیستم­های هوش تجاری را در بخش های مختلف سازمان خود پیاده و اجرا نمایند و از مزایای متعدد آن بهره مند شوند. هوش کسب و کار از این مزیت فوق العاده برخوردار است که در سیستم­ها و روش­های تولید سازمان دخالت نمی­کند بلکه کمک می­کند تا نواقص و نقاط قوت کار سریعتر و بدون صرف هزینه مشخص شود و همچنین مخاطره استفاده از آن اندک است. این مطلب حائز اهمیت است که بسیاری از راهکارهای فعلی BI در واقع همان روش­های هوشمندانه، آزمایش شده و استواری است که عمر آنها گاهی به چند دهه می رسد و اکنون در قالب جدیدی به نام هوش تجاری عرضه می­شوند.

گستردگی فعالیت­های سازمان­های بزرگ، تشکیل واحد هوش­تجاری را از طریق ایجاد انبارداده (Data Warehouse) و بکارگیری دانش داده­ کاوی (Data mining) امکان­پذیر می­سازد. زمانی که داده در شکل­های مختلف نظیر پایگاه داده، انبار داده، داده کاوی و… در دسترس مدیران قرارمی­گیرد، میتوانند آن ها را تحلیل و بر اساس آن فعالیت های سازمانی خود را شکل دهند. برای بهره برداری از نرم­افزارهای هوش تجاری یا BI ، کاربران میتوانند با پرس و جو های مورد نظر نیاز تحلیلی خود را از سیستم درخواست کنند. نتایج پرس و جوها، درخواست­ها، گزارشات و تحلیل­ها می­تواند به شکل گزارش، پیش ­بینی، هشدار و یا نمودار ارائه شود. ابزارهای هوش تجاری را می­توان به دو گروه اصلی ۱- سیستم­ های تصمیم­ یار و تحلیل هوشمند ۲- سیستم­های کشف اطلاعات و دانش تقسیم کرد.

تجربه­ شرکت­ها و کسب و­کارهای استفاده کننده از BI، این نکته را توصیه می­کند که بهترین زمان برای شروع استفاده از فرآیند هوش تجاری با توجه به پیشرفت سریع کسب و کارها و اهمیت رصد فضای تجاری، ابتدای شروع بیزینس می­باشد. اهداف استفاده از BI در سازمان را می­توان در موارد زیر خلاصه کرد. برای اینکه بدانید چرا کسب و کارها باید از هوش تجاری استفاده کنند و اینکه چگونه BI باعث سودآوری سازمان می­شود، توجه به موارد زیر قابل توجه است:

 تجزیه و تحلیل واقعی زمان برای سریع تر رسیدن به هدف را مقدور می سازد.

زمان بازگشت سرمایه اولیه را سرعت می­بخشد

فرآیند تصمیم گیری را بهبود می­دهد

دسترسی به اطلاعات توسط مدیران ارشد را تسریع می­کند

به شناسایی موانع موجود در پیشرفت بیزینس سازمان کمک می­کند

ریسک های شما را کاهش می­دهد

به فهمیدن و درک صحیح کسب و کارتان کمک می کند

توانایی مشاهده اطلاعات از منابع مختلف با استفاده از یک داشبورد عملیاتی را مقدور می­سازد

توانایی مشاهده خلاصه ای از داده های پراکنده در بخش های مختلف سازمان را ایجاد می­نماید

توانایی مشاهده اطلاعات بر محور زمان و تصمیم­سازی بر اساس دستاوردهای گذشته سازمان را بوجود می­آورد.