هزار و یک اشتباه !!!
اگر برای یک کار "اشتباه"، هزار "توجیه" بیاورید میشود "هزار و یک اشتباه !!!

ابو علی سینا حکیم فرزانه
اگر برای یک کار "اشتباه"، هزار "توجیه" بیاورید میشود "هزار و یک اشتباه !!!

ابو علی سینا حکیم فرزانه
علی رغم اختلاف نظر ها، اکثر دانش آموزان این موارد را جزو عجایب هفت گانه نام بردند:
اهرام مصر
تاج محل
دره بزرگ گراند کانیون در امریکا
کانال پاناما
کلیسای پطرس مقدس
دیوار بزرگ چین
آبشار نیاگارا
آموزگار هنگام جمع کردن نوشته های دانش آموزان، متوجه شد که یکی از آنها هنوز کارش را تمام نکرده است.
از دخترک پرسید که آیا مشکلی دارد...
دختر جواب داد: بله کمی مشکل دارم، چون تعداد شگفتی ها خیلی زیاد است و نمیدانم کدام را بنویسم!...
آموزگار گفت: آنهایی را که نوشته ای نام ببر شاید ما هم بتوانیم کمک کنیم...
دخترک با تردید چنین خواند:
به نظر من عجایب هفت گانه دنیا عبارتند از:
دیدن
شنیدن
لمس کردن
چشیدن
احساس کردن
خندیدن
دوست داشتن
اتاق در چنان سکوتی فرو رفت که حتی صدای زمین افتادن سنجاق شنیده می شد...!
به راستـــــــــــــــــــــــــی ...
آن چیزهایی که به نظرمان ساده و معمولی میرسند، آنها را نادیده و دست کم میگیریم، حقیقا شگفت انگیزند...با ملایمت به یادمان می آورند که با ارزش ترین چیزهای زندگی ساخته دست انسان نیستند و آنها را نمیتوان خرید ، آن قدر خود را مشغول نکنید که بی توجه از کنارشان بگذرید...
خداوندا مرا وسیله صلح خویش قرار ده
آن جا که کین است بادا که عشق آورم
آن جا که تقصیر است بادا که بخشایش آورم
آن جا که تفرقه است بادا که یگانگی آورم
آن جا که خطاست بادا که راستی آورم
آن جا که شک است بادا که ایمان آورم
آن جا که نومیدی است بادا که امید آورم
آن جا که ظلمات است بادا که نور آورم
آن جا که غمناکی است بادا که شادمانی آورم
خداوندا بادا که بیشتردر پی تسلی دادن باشم تا تسلی یافتن
در پی فهمیدن باشم تا فهمیده شدن
در پی دوست داشتن باشم تا دوست داشته شدن
چرا که با بخشیدن است که می گیریم
با فراموشی خویشتن است که خویشتن را باز می یابیم
با بخشودن است که بخشایش به کف می آوریم
با مردن است که به زندگی برانگیخته می شویم
/نيايش برای صلح / اثری از فرانچسکوی قدیس
بنویس !چه یک نامه ، خاطرات روزانه ، یا یاداشتی موقع صحبت با تلفن .. اما بنویس ! با نوشتن به خدا و به دیگران نزدیک تر می شویم . اگر می خواهی نقش خودت را در دنیا بهتر بفهمی ، بنویس. سعی کن روح ات را در نوشته ات بذاری، حتا اگر هیچ کس کارت را نمی خواند – یا بدتر، حتا اگر کسی چیزی را بخواند که نمی خواهی خوانده شود.
همین نوشتن به ما کمک می کند افکارمان را تنظیم کنیم و پیرامون مان واضح تر ببینیم.یک کاغذ و قلم معجزه می کند، درد را تسکین می دهد ، رویاها را تحقق می بخشد و امید های از دست رفته را باز می گردادند . کلمه قدرت است . پائلو کوئیلو

بـه انـار شبیه شده ام ...
تـاجــی بر سر ...
و دلی پر خـون...


اگر شورایعالی فضای مجازی با تأخیر اقدام کند، به سرنوشت شوراهای قبلی دچار میشود.
«متأسفانه از زمان تأسیس این شورا تاکنون نزدیک بیش از دو ماه میگذرد اما هنوز هیچ برنامه مشخص یا چشمانداز روشنی از دستاوردهایی که این شورا خواهد داشت در جامعه مطرح نشده است و این موضوع، نوعی نگرانی را به وجود آورده که اگر این شورا همچنان با تأخیر اقدام کند، به سرنوشت شوراهای قبلی که در این حوزه داشتهایم دچار شود.»
با تشکیل شورایعالی فضای مجازی در 17 اسفند 90، دیدگاههای مختلفی درباره اهداف شکلگیری این شورا به وجود آمد. برخلاف عدهای که معتقد بودند تشکیل شورا در راستای سیاستهای محدودسازی دسترسی و کنترل امنیتی بر فضای مجازی است، دستهای دیگر تأسیس شورا را بیش از هر چیز در راستای تمرکز سیاستهای پراکنده و تدوین استراتژی توسعه فناوری اطلاعات قلمداد میکردند. در بیستوپنجمین شماره ماهنامه مدیریت ارتباطات، مرضیه خلقتی گفتوگویی با دکتر علیاکبر جلالی، استاد دانشکده برق دانشگاه علم و صنعت و از فعالان حوزه مجازی داشته است.

او در این گفتوگو از طرفی نگرانیها و دغدغههایش در خصوص گذشت دو ماه از تأسیس شورا و ارائه نشدن چشمانداز روشنی از برنامههای آن در این مدت را بازگو میکند و از طرف دیگر امیدوار است که شورایعالی فضای مجازی با در پیش گرفتن راهکارهایی مثل پاسخگویی و شفافیت، شایستهسالاری و ایجاد پارلمان فضای مجازی برای استفاده از متخصصان رشتههای مختلف، به سرعت در مسیر تدوین و اجرای استراتژی توسعه فناوری اطلاعات گام بردارد.
هنگامی که کسی زیاد تنبلی کند و یا کج و معوج بنشیند و یا لم بدهد، به او می گویند: مگه تنبلخونه شاه عباسه؟ در این قطعه به ریشه یابی این مثل عامیانه می پردازیم. شاه عباس کبیر یک روز گفت: خدا را شکر! همه اصناف در مملکت ایران به نوایی رسیده اند و هیچ کس نیست که بدون درآمد باشد. سپس خطاب به مشاوران خود گفت: همین طور است؟ همه سخن شاه را تایید کردند. از نمایندگان اصناف پرسید، آن ها هم بر حرف شاه صحه گذاشتند و از تلاش های شاه در آبادانی مملکت تعریف کردند. اما وزیر عرض کرد: قربانتان بشوم، فقط تنبل ها هستند که سرشان بی کلاه مانده.
شاه بلافاصله دستورداد تا تنبلخانه ای در اصفهان تاسیس شود و به امور تنبلها بپردازد. بودجه ای نیز به این کار اختصاص داده شد.کلنگ تنبل خانه بر زمین زده شد و تنبل خانه مجللی و باشکوهی تاسیس شد.
تنبل ها از سرتاسر مملکت را در آن جای گرفتند و زندگیشان از بودجه دولتی تامین شد.
تعرفه بودجه تنبل خانه روز به روز بیشتر می شد، شاه گفت: این همه پول برای تنبل خانه؟ عرض کردند: بله. تعداد تنبلها زیاد شده و هر روز هم بیشتر از دیروز می شود! شاه به صورت سرزده و با لباس مبدل به صورت ناشناس از تنبلخانه بازدید کرد. دید تنبلها از در و دیوار بالا می روند و جای سوزن انداختن نیست.
شاه خودش را معرفی کرد. هرچه گفتند: شاه آمده، فایده ای نداشت، آن قدر شلوغ بود که شاه هم نمی توانست داخل بشود. شاه دریافت که بسیاری از این ها تنبل نیستند و خود را تنبل جا زده اند تا مواجب بگیرند.شاه به کاخ خود رفت و مساله را به شور گذاشت.
مشاوران هریک طرحی ارائه دادند تا تنبل ها را از غیر تنبل ها تشخیص بدهند ولی هیچ یکی از این طرح ها عملی نبود. سرانجام دلقک شاه گفت: برای تشخیص تنبل های حقیقی از تنبل نماها همه را به حمامی ببرند و منافذ حمام را ببندند و آتش حمام را به تدریج تند کنند، تنبل نماها تاب حرارت را نمی آورند و از حمام بیرون می روند و تنبلهای حقیقی در حمام می مانند.شاه این تدبیر را پسندید و آن را به اجرا درآورد. تنبل نماها یک به یک از حمام فرار کردند.
فقط دو نفر باقی ماندند که روی سنگ های سوزان کف حمام خوابیده بودند. یکی ناله می کرد و می گفت: آخ سوختم، آخ سوختم. دیگری حال ناله و فریاد هم نداشت گاهی با صدای ضعیف می گفت: بگو رفیقم هم سوخت!!!
به گفته مدير گروه راديويي دانشكده صداوسيما، راديو دانشگاه با كادري دانشجويي از سوم خردادماه 1391، مصادف با سالروز آزادسازي خرمشهر و ولادت امام محمد باقر عليه السلام آغاز به كار خواهد كرد.
وي در ادامه افزود: برنامه هاي اين راديو از ساعت 13-12 هر روز در پرديس دانشكده به صورت زنده پخش خواهد شد.
لازم به ذكر است براي شنيدن صداي راديو دانشگاه مي توانيد به آدرس radio.iribu.ir مراجعه نماييد.
شعار اين راديو عبارتست از: راديو دانشگاه، صداي دانش و آگاهي
اگر براي يك سال برنامهريزي ميكنيد، دانهاي بكاريد.
اگر براي ده سال برنامهريزي ميكنيد، درختي بكاريد.
اگر ميخواهيد براي صد سال آينده برنامهريزي كنيد، مردم را آموزش دهيد.
زماني كه دانهاي ميكاريد فقط يك خوشه درو ميكنيد، اما زماني كه به مردم آموزش مي دهيد، صدها خوشه به دست خواهيد آورد»
«گوآن ژونگ»، فيلسوف چيني قرن هفتم ميلادي

يكي بود يكي نبود. يك كشور كوچكي بود. اين كشور يك جزيره كوچك بود. كل پول موجود در اين جزيره 2 دلار بود؛ 2 سكه 1 دلاري كه بين مردم در جريان بود. جمعيت اين كشور 3 نفر بود. تام مالك زمين جزيره بود. جان و ژاك هر كدام يك سكه 1 دلاري داشتند.
- جان زمين را از تام به قيمت 1 دلار خريد. حالا تام و ژاك هر كدام 1 دلار داشتند و جان مالك زمين بود كه 1 دلار ارزش داشت. دارايي خالص كشور 3 دلار شد.
تولد انسان روشن شدن کبریتی است
و مرگش خاموشی آن!

بنگر در این فاصله چه کردی؟
گرما بخشیدی...!؟
یا سوزاندی...؟!
امروز سیاهه مفیدی از لغت نامه ها و دیگشنری های انگلیسی به فارسی و بالعکس بدستم رسید که جهت استفاده علاقه مندان بارگذاری شده است. تعداد ۳۰ آدرس قابل استفاده را در ادامه مطلب پیگیری کنید.
۲۵ اردیبهشت روز بزرگداشت فردوسی گرامی باد
بسی رنج بردم بدین سال سی عجم زنده کردم بدین پارسی
پی افکندم از نظم کاخی بلند که از باد و باران نیابد گزند
بناهای آباد گردد خراب ز باران و از تابش آفتاب


فرشته ای پرسید: خداوندگارا چرا روی این یک مخلوق این قدر وقت می گزارید؟
خدا پاسخ داد: نمی بینید شگفتی های بسیاری را که برای ساختن او لازم است؟!
باید قابل شستشو باشد باید بیش از دویست قطعه متحرک داشته باشد که در نهایت ظرافت کارشان قابل تعویض باشد .
او باید در آن واحد غذاهای بسیار بپزد و در آن واحد چند کودک را در آغوش کشد.
آغوشش باید دردهای بسیاری را دوا کند از زانوی زخمی شده تا... قلب شکسته و همه اینها را فقط با دو دست انجام خواهد داد...
فرشته متحیر مانده بود ..." با دو دست ؟" امکان ندارد ؟" و این طرح برای همه آنها است؟!کار سختی است برای یک روز چرا فردا تمامش نمی کنید؟"
" نه نمی توانم" خداوندگار پاسخ داد...

چندی است که در کشور بهره گیری از بستر وب با هدف انتشار صدا و تصویر گسترش پیدا کرده است. بر همین بستر و بسادگی میتوان رادیو را گوش کرد و در قاب کوچکتری تصاویر تلویزیون را مشاهده کرد. نکته در اینجاست که آیا انتشار صدا و تصویر در بستر وب از قوانین مصوب کشوری تبعیت می کند و ظاهرا در انحصار سازمان رسانه ملی کشور یعنی صدا و سیما می باشد و یا خیر؟ صاحب نظران حوزه رسانه و حقوق فضای مجازی کشورمان نظرات متفاوتی را عرضه میدارند.
در زیر گزیده ای از گزارش روزنامه جوان در مورخ چهارشنبه 20 اردیبهشت ۹۱ به قلم محمد صادق عابدینی در گفتگو با لطف الله سیاهکلی معاون رسانه مجازی صدا و سیما آمده است.
نگارنده فیلتر شدن برخی سايت های دارای سرویس و خدمات رادیویی و تلویزیونی را همزمان با سخنان حجتالاسلام محسني اژهاي در مورد فعاليتهاي شبكههاي خصوصي دانسته و به نقل از ایشان گفته است: «شبكه تلويزيوني در انحصار صدا و سيماست و اگر كساني بخواهند اقدام غيرقانوني كنند مدعيالعموم وارد ميشود.»
صحبتهاي محسني اژهاي اشارهاي است به بند هفتم اساسنامه صدا و سيما كه در آن تصريح شده است: «تأسيس فرستنده و پخش برنامههاي راديويي و تلويزيوني در هر نقطه از كشور در انحصار اين سازمان بوده و چنانچه اشخاص حقيقي يا حقوقي اقدام به تاسيس يا بهرهبرداري از چنين رسانههايي كنند از ادامه كار آنان جلوگيري بهعمل آمده و تحت تعقيب قانوني قرارخواهند گرفت.»
همچنین معاون فضای مجازی سازمان صدا و سیما در اظهار نظری دیگر چنین بیان داشته است:
سياهكلي در پاسخ به «جوان» ابتدا در مورد بندهاي مربوط به سازمان صدا و سيما در قانون اساسي سخن گفت. قانون اساسي مسئوليت پخش برنامههاي راديو و تلويزيوني را در اختيار سازمان صدا و سيما قرار داده است. قانون اساسي مرجع قوانين ما به حساب ميآيد و بنا بر تأكيد اين قانون مسئوليت پخش برنامههايهايي كه مصداق راديو و تلويزيون را دارند بر عهده صدا و سيما است.
وي با اشاره به فعاليت شبكههاي فارسي كه برخي در داخل كشور اقدام به برنامهسازي نيز ميكنند، گفت: ميزباني اين شبكهها در خارج از كشور است و آپلود آنها در داخل ايران صورت نميگيرد و هيچ شبكهاي حق ارسال برنامهاي از داخل ايران را ندارد. تصريح قانون اساسي روي «پخش» برنامههاي راديو و تلويزيوني است وگرنه خود برنامههاي صدا و سيما نيز توسط بخش خصوصي توليد ميشود. بحث اصلي پخش برنامهها است كه توسط سازمان صدا و سيما صورت ميگيرد.
سياهكلي درمورد اينكه آيا مسئولان شبكه های اینترنتی براي اخذ مجوز به صدا و سيما مراجعه كردهاند و اينكه آيا درخواستي در اين زمينه به آن سازمان ارسال شده است يا خير، گفت: بنا بر تصريح قانون اساسي، صدا و سيما حق انحصاري پخش برنامهها را دارد و نميتواند مجوزي به فعاليت براي پخش برنامههاي راديو و تلويزيوني بدهد.
وي با اشاره به برخورد قانوني با اين فعاليت و اينكه آيا صدا و سيما شكايتي از شبكه های اینترنتی كرده است يا خير، گفت: با وجود اينكه ايجاد اين شبكه غيرقانوني بوده، صدا و سيما شكايتي مطرح نكرده است. در صورتي كه ايجاد تلويزيون اقدامي مغاير با قانون اساسي و جرمي عمومي است و دادستان به عنوان مدعيالعموم وارد عمل شده و شكايت را مطرح ميكند. سياهكلي افزود: توصيه من به دوستان اين بود كه ميتوانند از امكانات فراوان فضاي مجازي بهترين استفاده را بكنند و اينكه ما فعاليتهايمان را منحصر به راديو و تلويزيون بكنيم با فضاي مجازي و دنياي امروز كه بيشتر براساس تعامل با مخاطب پيش ميرود، مغايرت دارد.
وي تأكيد كرد: اصولاً برنامههاي راديو و تلويزيوني برنامههاي تعاملي نيستند و در فضاي مجازي از آنها استقبال زيادي نميشود. تأكيد بر ايجاد تلويزيون و راديو در فضاي مجازي كاري غيركارشناسي و ناشي از عدم شناخت آن فضا است. در صورتي كه ميتوان به بهترين نحو در اين فضا محيطي رقابتي را ايجاد نمود. معاون فضاي مجازي صدا و سيما گفت: امروزه صدا و سيما نيز در حال رفتن به سوي ايجاد فضاي تعاملي در فضاي مجازي است. وقتي ما اين فضا را بشناسيم تازه ميتوانيم از امكانات فراوان آن براي ارتباط با مخاطبين استفاده كنيم.
اخيراً کتابی با عنوان "اقتدار گرائی ايرانی در عهد قاجار" به قلم استاد علوم سياسی دکتر محمود سريع القلم به بازار نشر عرضه شده است. صفحه تقدیم اول کتاب حاوی متن جالب توجهی است.
تقديم به ايرانيان زير ده سال، که در آينده برای کسب ثروت، به نهاد دولت نزديک نخواهند شد!
برای افزايش قدرت کشور، ثروت توليد خواهند کرد؛ ظرفيت نقدپذيری و اصلاح تدريجی را در خود پديد خواهند آورد.
از فرهنگ واکنش های سريع به خويشتن داری، ارتقاء فرهنگی پيدا خواهند کرد.
از فرهنگ شفاهی و غير دقيق به فرهنگ مسئولانه مکتوب، انتقال تمدنی پيدا خواهند نمود.
از رفتارها و کارهای کوتاه مدت به گستره دراز مدت، رشد فکری پيدا خواهند کرد.
تضعيف، تخريب و انتقام را از فرهنگ سياسی خود حذف خواهند نمود.
به رشد فکری و استقلال فکری از طريق مطالعه حداقل دو ساعت در روز روی خواهند آورد.
برای ايرانيان ديگر از رانندگی گرفته تا کسب قدرت، حقوق قائل خواهند شد.
از رشد و موفقيت ديگران به طور واقعی خوشحال شده و درس خواهند آموخت.
غرور بی جا، حسادت و ناجوانمردی را به سکوت، احترام و گذشت تبديل خواهند کرد.
دروغ گوئی و وارونه جلوه دادن واقعيت ها را از نظام معاشرتی خود با ديگران حذف خواهند نمود.
برای کسب قدرت،به اصل رقابت و فرصت برای ديگران اعتقاد خواهند داشت.
و پس از رسيدن به قدرت، فقط دوره محدودی، صرفاً برای تحقق کارهای بزرگ، در قدرت خواهند ماند.
در دنيا هيچ چيزي به اندازه آموختن براي ساختن يك زندگي انساني اهميت ندارد و اين آموزش از هر قوم و مليتي ميتواند باشد.
انتشار اين مطالب شايد بتواند به اندازه ذره اي ناچيز در ترويج گزينه هاي مثبت رفتار عمومي و فرهنگ سازي موثر باشد.
مدیر کل حقوقی سازمان صدا و سیما در گفتگو با نشریه سینمایی بانی فیلم در تاریخ یکشنبه 17/2/91 گفت: هرگونه فعالیت رادیویی و تلویزیونی (راهاندازی رادیو، تلویزیون، اینترنت و ...) در ایران بر اساس قانون اساسی در انحصار سازمان صدا و سیماست.
سیدحسین عربنجفی مدیرکل حقوقی سازمان صداوسیما در گفتوگو با خبرنگار رادیو و تلویزیون فارس درباره شکایت صداوسیما از 17 سایت که فعالیتهای صوتی و تصویری داشتهاند گفت: فعالیت رادیو و تلویزیونی در انحصار صدا و سیماست و بر اساس اصول 44 و 175 قانون اساسی کسانی که بخواهند در این زمینه (رادیو، تلویزیون، اینترنت و ...) فعالیت کنند، باید از صدا و سیما مجوز بگیرند. البته صدا و سیما از جایی شکایت نکرده است.
وی در پاسخ به این سوال که در حال حاضر مؤسسههایی مانند «نصر تیوی» با شکایت روبرو شدهاند، گفت که این شکایت از سوی صدا و سیما نبوده، چه کسی از آنها شکایت کرده است؟ پاسخ داد، اسمش را شکایت نگذارید، اسمش را بگذارید اطلاع رسانی برای مدعیالعموم، چون مدعی العموم تکلیف دارد اگر اتفاقی خلاف قانون بیافتد، با ادعای هر شخص حقیقی یا حقوقی پیگیری کند. بر اساس اطلاع رسانی که سازمان صداوسیما انجام داده، آنها موضوع را پیگیری کردهاند و برایشان هم فرقی ندارد که آن شبکه کجا بوده و یا چه فعالیتی انجام میدهد. تعداد زیادی از شبکهها بودند و فعالیت اینها باید با موافقت صدا و سیما باشد. نکته خاصی نبوده که بتوان نامش را تخلف گذاشت. آنها باید متوجه این موضوع بشوند و موافقت صدا و سیما را کسب کنند. وی در پاسخ به این سوال که یعنی صدا و سیما شکایتی نداشته و فقط بر مبنای اطلاعرسانی به مراجع قضایی اقدام کرده است؟ تصریح کرد: هر تشکیلات و سازمان و یا فرد حقیقی و حقوقی به هر شکلی بخواهد اقدام به راهاندازی رادیو و تلویزیون کند، این موضوع چون در انحصار صداوسیماست باید موافقت این سازمان را بگیرد. بر اساس اصل 44 قانون اساسی، رادیو و تلویزیون دولتی است و هر چیزی که عنوان رادیو و تلویزیون پیدا کند به هر تعریفی که تاکید شورای نگهبان نیز بر همین موضوع است، باید ابتدا رضایت صدا و سیما کسب شود.
عربنجفی درباره اینکه آیا شما این اجازه را به سایتها میدهید؟ توضیح داد: در این باره مقامات تصمیم می گیرند و من نمیتوانم اظهارنظری داشته باشمتوماس فریدمن
مترجم: ملاله حبیبی
گاه و بيگاه از من ميپرسند: «به جز كشور خودت به كدام كشور ديگر علاقه داري؟» هميشه يك جواب داشتهام: تايوان و مردم ميپرسند «تايوان؟ چرا تايوان؟» جواب خيلي ساده است.
چون تايوان صخرهاي لم يزرع در دريايي پر از امواج توفاني و بدون منابع طبيعي براي زندگي كردن است. حتي براي ساخت و ساز بايد از چين ، شن و ريگ وارد كند و با وجود همه اينها چهارمين ذخاير كلان مالي دنيا را در اختيار دارد. زيرا به جاي كندن زمين و استخراج هر آنچه كه بالا ميآيد، تايوان ذهن و افكار 23 ميليون تايواني را ميكاود، استعدادشان را، انرژيشان را و هوش و ذكاوت شان را. چه زن و چه مرد. هميشه به دوستانم در تايوان ميگويم: شما خوشبختترين مردم دنيا هستيد، چطور اينقدر خوشبخت شدهايد؟ نه نفت داريد، نه سنگآهن، نه جنگل، نه الماس، نه طلا، فقط مقدار كمي ذخاير ذغال سنگ و گاز طبيعي و به خاطر همين هم است كه فرهنگ تقويت مهارتهايتان را توسعه دادهايد؛ كاري كه امروزه ثابت شده با ارزش ترين و تنها منبع تجديدپذير واقعي در جهان است. حداقل اين برداشت شهودي من بود. اما ما در اينجا دلايلي نیز داريم كه اين موضوع را ثابت ميكند.
به آرامی آغاز به مردن میکنی
اگر سفر نکنی
اگر کتابی نخوانی
اگر به اصوات زندگی گوش ندهی
اگر از خودت قدردانی نکنی.

به آرامی آغاز به مردن میکنی
زمانی که خودباوری را در خودت بکشی
وقتی نگذاری دیگران به تو کمک کنند.
به آرامی آغاز به مردن میکنی
اگر برده عادات خود شوی
اگر همیشه از یک راه تکراری بروی ..
اگر روزمرّگی را تغییر ندهی
اگر رنگهای متفاوت به تن نکنی
یا اگر با افراد ناشناس صحبت نکنی.
تو به آرامی آغاز به مردن میکنی
اگر از شور و حرارت
از احساسات سرکش
و از چیزهایی که چشمانت را به درخشش وامیدارند ...
و ضربان قلبت را تندتر میکنند
دوری کنی . . .
تو به آرامی آغاز به مردن میکنی
اگر هنگامی که با شغلت
یا عشقت شاد نیستی
آن را عوض نکنی
اگر برای مطمئن در نامطمئن خطر نکنی
اگر ورای رویاها نروی
اگر به خودت اجازه ندهی که حداقل یک بار در تمام زندگی
دور از مصلحتاندیشی بروی . . .

امروز زندگی را آغاز کن!
امروز مخاطره کن!
امروز کاری کن!
نگذار که به آرامی بمیری!
شادی را فراموش نکن...
شعر "پابلو نرودا"
چندی است که در کشور بهره گیری از بستر وب با هدف انتشار صدا و تصویر گسترش پیدا کرده است. بر همین بستر و بسادگی میتوان رادیو را گوش کرد و در قاب کوچکتر تصاویر تلویزیون را مشاهده کرد. نکته در اینجاست که آیا انتشار صدا و تصویر از قوانین مصوب کشوری تبعیت می کند و ظاهرا در انحصار سازمان رسانه ملی کشور یعنی صدا و سیما می باشد و یا خیر؟ صاحب نظران حوزه رسانه و حقوق فضای مجازی کشورمان نظرات متفاوتی را عرضه میدارند.
در زیر سرمقاله روزنامه شرق مورخ ۵ اردیبهشت ۹۱ به قلم بهمن کشاورز- صاحبنظر و حقوقدان آمده است.
به موجب اصل 44 قانون اساسي «راديو و تلويزيون» داخل در بخش دولتي نظام اقتصادي ايران است. در اصل 175 قانوناساسي نيز نحوه عزل و نصب رييس سازمان صداوسيما و تركيب شوراي نظارت بر آن مشخص و تصريح شده است. در اين سازمان آزادي بيان و نشر افكار با رعايت موازين اسلامي و مصالح كشور بايد تامين شود.
تعبير «صداوسيما» در اصلاحات سال 1368 به قانون اساسي راه يافته و پيش از اصلاح در اصل 175 عبارت «رسانههاي گروهي» (راديو و تلويزيون) آمده بود. بنابراين ترديدي نيست كه صداوسيما همان راديو و تلويزيون است.
2- شوراي نگهبان در نظريه تفسيري 979/21/79 مورخ 10/7/1379 خود نسبت به دو اصل 175 و 44 چنين اظهارنظر كرده است (نقل به مضمون):
اولا- در خصوص قسمت اول اصل 175 كه ناظر به تامين آزاديبيان و نشر افكار است، با توجه به قسمت اخير اين اصل كه اشعار «خطمشي و ترتيب اداره سازمان و نظارتشان را قانون تعيين ميكند.» هدايت و تدابير لازم در همه ابعاد و در همه شوون و مراتب از اختيارات مقام معظم رهبري است.
استفساريه اين بود كه آيا امكان تشريح و تبيين صدر ماده (در مورد تامين آزادي بيان...) به وسيله قانون عادي ميسر است يا نه.
ثانيا- تاسيس و راهاندازي شبكههاي خصوصي راديويي و تلويزيوني مغاير اصل 44 قانوناساسي است.
3- گويا در مورد اينكه سايتهاي اينترنتي ميتوانند علاوه بر نوشتهها و عكسها، صدا و تصوير متحرك هم پخش كنند، مناقشه شده است. شايد به اين موضوع به شرح ذيل بتوان نگريست:
اولا- آنچه در قانوناساسي آمده و درباره احكام آن بحث شده «راديو و تلويزيون» است كه تعريف خاص دارد.
احكام در اين تعاريف باز ميشوند. به عبارت ديگر راه قياس در اين مورد بسته است.
ثانيا- همه چيز جايز و اصل اباحه امور است مگر اينكه ممنوعيت چيزي صريحا اعلام شود. وقتي ممنوعيت چيزي اعلام شد بايد به قدر متيقن اكتفا... و فقط همان چيز را ممنوع تلقي كرد. به ديگر سخن در اين مورد هم راه قياس مسدود است.
ثالثا- «سايت اينترنتي» نه راديو است و نه تلويزيون، بنابراين احكام ناظر بر اين دو را بر سايت اينترنتي نميتوان بار كرد. در عين حال همچنانكه گفتيم در اين مورد قياس هم نميتوان كرد.
رابعا- به عنوان يك دليل نقضي براي تقويت استدلال خود ميتوانيد به خصوصي شدن بسياري از مواردي كه در اصل 44 آمده اشاره كنيم. تجزيه احكام اصل 44 و عدم قبول حكم واحد براي همه آنها محتاج دليل است كه چنين دليلي را بنده نيافتم (شايد باشد و من ندانم).
نتيجه اينكه تصاوير متحرك و اصواتي كه از سايتها پخش ميشود- به خودي خود و به استناد اصل 44 و 175- نميتواند ممنوع و غيرقانوني تلقي شود. آري، اگر اين تصاوير و صداها از نظر محتوا داراي اشكال و مثلا مشمول قانون جرايم اينترنتي باشد، بحث ديگري است. اما نميتوان از پخش آنها به اعتبار اينكه راديو و تلويزيون خصوصي تاسيس شده است، جلوگيري كرد. بگذريم كه در مورد كميسيون تشخيص مصاديق جرايم اينترنتي هم جاي تامل بسيار وجود دارد كه در حوصله اين مقال نيست. والله اعلم
متن سؤال:
بسمالله الرحمن الرحیم
آیتالله خامنهای
با سلام و احترام
با توجه به اینکه وبسایت فیس بوک در ایران فیلتر شده است، آیا ورود به چنین سایتی صرفا برای ارتباط با دوستان و بدون هیچ فعالیت سوء علیه منافع ملی جمهوری اسلامی اشکال دارد؟ با تشکر
متن جواب:
باسمه تعالی
سلام علیکم و رحمة الله و برکاته
بهطور کلی اگر مستلزم مفسده (مانند ترویج فساد، نشر اکاذیب و مطالب باطل) بوده و یا خوف ارتکاب گناه باشد و یا موجب تقویت دشمنان اسلام و مسلمین شود، جایز نیست والا مانعى ندارد.
موفق و مؤید باشید.
توضیح: حکم بالا در شکل فتوا بیان شده است یعنی تشخیص مصداق به عهده مکلف گذاشته شده است و تنها به بیان حکم کلی بیان شده است؛ تشخیص اینکه آیا این شرایط در مورد فعالیت در فیس بوک صادق میباشد یا خیر به عهده مکلفین گذاشته شده است.
نکتهای که در حکم بالا مشخص است این است که در صورتی که این فعالیت موجب تقویت دشمنان اسلام و مسلمین شود جایز نیست در حالی که ماهیت شبکههای مجازی بر پایه جمعآوری اطلاعات میباشد و هرچه استفادهکنندگان آن بیشتر باشند و در استفاده از آن محدودیت کمتری برای خویش قائل باشند اطلاعات بیشتری را برای این شبکههای اطلاعاتی فراهم میکنند و در نتیجه منجر به تقویت دشمنان میشود.
به نظر میآید این حکم نه حرام بودن مطلق فعالیت در این سایت را میرساند و نه جایز بودن آن را اثبات میکند بلکه به نوعی فیمابین است. به هر حال تشخیص مصداق این حکم به عهدهی خود شماست
او بود كه مرا ساخت آنچنان كه خودش خواست٬ نه از من پرسيد٬ نه از آن "من ديگرم"!
بهترين فرشته ها همين شيطان بود. مرد و مردانه ايستاد و گفت : نه سجده نميكنم٬ تو را سجده ميكنم اما اين آدمكهاي كثيفي را كه از گل متعفن ساخته اي٬ اين موجود ضعيف و نكبتي را كه براي شكم چرانيش خدا و بهشت و پرستش و عظمت و بزرگواري و آخرت و حق شناسي و محبت و همه چيز و همه كس را فراموش ميكند سجده نميكنم!
من از نورم٬ ذاتم از آتش پاك و زلال بي دود است٬ من اين لجنهاي مجسم پليد پست را سجده كنم...؟
الان كه خدا و شيطان بيايند و يك نگاهي به اين بچه هاي قابيل بيندازند٬ شيطان سرش را بالا نميگيرد و سينه اش را جلو نمي دهد؟ آن رجز "فتبارك الله" براي همين ها بود؟ يا براي قربانيان بي دفاع اينها؟
ناگهان خداوند خدا٬ دستهاي بزرگ و زيبايش را٬ دستهايي كه معجزه خلقت و حيات از آن دو سرزده اند در سينه فضا پيش آورد ... كوهي از آتش ٬ آتش ديوانه و گدازان و بيقرار در كف دستهاي وي پديد آمد ...وحشت همه كائنات را ساكت كرده بود.
ناگهان نداي خداوند خدا٬ هستي را در سكوت عدم فرو برد. ندا آنرا بر كوهها و صحراها و درياها عرضه ميكرد٬ هيچيك را از وحشت ياراي پاسخي نبود . دشتهاي پهناور دامن فرا چيدند٬ درياها پا به فرار نهادند٬ همه از برداشتنش سرباز زدند٬ من برداشتم! ما برداشتيم!!
خداوند خدا در ش در شگفت شد و در حاليكه بر چهره اش گل سرخ شادي ميشكفت و شهد محبتي از لبخند زيباي لبانش ميريخت گفت : آه! كه چه سخت ستمكار ناداني!!گفت شد و در حاليكه بر چهره اش گل سرخ شادي ميشكفت و شهد محبتي از لبخند زيباي لبانش ميريخت گفت : آه! كه چه سخت ستمكار ناداني

زیرا که هیچ چیز ابدی نیست
و روزی مرگ هر چیزی فرا میرسد
تلاش برای بقا ، برای ادامه زندگی
برای زنده ماندن و زندگی کردن

زیبایی تنها در چیزهایی ست که در مسیر و ادامه بقا و زندگی تجلی میکنند
زیبایی نه در تخریب و ویرانی و تاریکی و تباهی و اندوه
بلکه در همه چیزهاییست که بوی زندگی میدهند
بوی عشق ، بوی تلاش ، بوی بقا
موش ازشكاف دیوار سرك كشید تا ببیند این همه سر و صدا برای چیست . مرد مزرعه دار تازه از شهر رسیده بود و بسته ای با خود آورده بود و زنش با خوشحالی مشغول باز كردن بسته بود.
موش لب هایش را لیسید و با خود گفت :« كاش یك غذای حسابی باشد.»
اما همین كه بسته را باز كردند ، از ترس تمام بدنش به لرزه افتاد ؛ چون صاحب مزرعه یك تله موش خریده بود.
موش با سرعت به مزرعه برگشت تا این خبر جدید را به همه ی حیوانات بدهد . او به هركسی كه می رسید ، می گفت :« توی مزرعه یك تله موش آورده اند، صاحب مزرعه یك تله موش خریده است . . . »!
مرغ با شنیدن این خبر بال هایش را تكان داد و گفت : « آقای موش ، برایت متأسفم . از این به بعد خیلی باید مواظب خودت باشی ، به هر حال من كاری به تله موش ندارم ، تله موش هم ربطی به من ندارد.»
میش وقتی خبر تله موش را شنید ، صدای بلند سرداد و گفت : «آقای موش من فقط می توانم دعایت كنم كه توی تله نیفتی ، چون خودت خوب می دانی كه تله موش به من ربطی ندارد. مطمئن باش كه دعای من پشت و پناه تو خواهد بود.»
موش كه از حیوانات مزرعه انتظار همدردی داشت ، به سراغ گاو رفت. اما گاو هم با شنیدن خبر ، سری تكان داد و گفت : « من كه تا حالا ندیده ام یك گاوی توی تله موش بیفتد.!» او این را گفت و زیر لب خنده ای كرد ودوباره مشغول چریدن شد.
سرانجام ، موش ناامید از همه جا به سوراخ خودش برگشت و در این فكر بود كه اگر روزی در تله موش بیفتد ، چه می شود؟
در نیمه های همان شب ، صدای شدید به هم خوردن چیزی در خانه پیچید. زن مزرعه دار بلافاصله بلند شد و به سوی انباری رفت تا موش را كه در تله افتاده بود ، ببیند.
او در تاریكی متوجه نشد كه آنچه در تله موش تقلا می كرده ، موش نبود ، بلكه یك مار خطرناكی بود كه دمش در تله گیر كرده بود . همین كه زن به تله موش نزدیك شد ، مار پایش را نیش زد و صدای جیغ و فریادش به هوا بلند شد. صاحب مزرعه با شنیدن صدای جیغ از خواب پرید و به طرف صدا رفت ، وقتی زنش را در این حال دید او را فوراً به بیمارستان رساند. بعد از چند روز ، حال وی بهتر شد. اما روزی كه به خانه برگشت ، هنوز تب داشت . زن همسایه كه به عیادت بیمار آمده بود ، گفت :« برای تقویت بیمار و قطع شدن تب او هیچ غذایی مثل سوپ مرغ نیست .»
مرد مزرعه دار كه زنش را خیلی دوست داشت فوراً به سراغ مرغ رفت و ساعتی بعد بوی خوش سوپ مرغ در خانه پیچید.
اما هرچه صبر كردند ، تب بیمار قطع نشد. بستگان او شب و روز به خانه آن ها رفت و آمد می كردند تا جویای سلامتی او شوند. برای همین مرد مزرعه دار مجبور شد ، میش را هم قربانی كند تا با گوشت آن برای میهمانان عزیزش غذا بپزد.
روزها می گذشت و حال زن مزرعه دار هر روز بدتر می شد . تا این كه یك روز صبح ، در حالی كه از درد به خود می پیچید ، از دنیا رفت و خبر مردن او خیلی زود در روستا پیچید. افراد زیادی در مراسم خاك سپاری او شركت كردند. بنابراین ، مرد مزرعه دار مجبور شد ، از گاوش هم بگذرد و غذای مفصلی برای میهمانان دور و نزدیك تدارك ببیند.
حالا ، موش به تنهایی در مزرعه می گردید و به حیوانان زبان بسته ای فكر می كرد كه كاری به كار تله موش نداشتند!
به نظر شما دوستان این داستان شباهت زیادی به جامعه امروز ما دارد؟
شاید چند سال بعد، دیدن افرادی که چنین عینکهایی به چشم داشته باشند، چیز عجیبی نباشد.
بله، این عینکهای از نظر زیبایی و مد هم، چشمگیر هستند، اما وقتی بدانید که اینها عینکهای آینده گوگل (Google Project Glass) خواهند بود و چیزی فراتر از عینکهای معمولی هستند، موضوع برایتان جالبتر خواهد شد.
وقتی به صورت همزمان و آنی در حال دیدن محیط پیرامون مان، اطلاعاتی در مورد دور و برمان به صورت تکمیلی، جلوی چشممان بیاید، از واقعیت «افزوده» استفاده کردهایم.
شیوههایی دسترسی به واقعیت افزوده متفاوت است:
یک شیوه دسترسی به واقعیت افزوده، استفاده از اپلیکیشنهای موبایل واقعیت افزوده است، اگر این اپلیکیشنها را نصب کنید و موبایل خود را به سمت یک ساختمان، یک فروشگاه یا خیابان بگیرید، میتوانید به اطلاعاتی افزوده برسید. مثلا اینکه فلان بنای تاریخی چه تاریخچهای دارد، از چه سمتی باید به سمت ورودی مترو بروید، نزدیکترین کافیشاپ یا پمپبنزین کجاست. همه این اطلاعات روی همان صفحه نمایش به نشان داده خواهد شد.
اما این شیوه دسترسی به واقعیت افزوده، آنچنان که باید و شاید «طبیعی» و راحت نیست، چقدر خوب میشد که ما بدون اینکه نیاز باشد، موبایل به دست بگیریم و اپلیکیشنی را اجرا کنیم، به واقعیت افزوده میرسیدیم.
شرکتها و افراد زیادی روی این مسئله کار کردهاند. یکی از افرادی که روی این مسئله کار کرده است،دکتر بابک امیرپرویز، ایشان که تحصیلکرده دانشگاه شریف و میشیگان است و زمانی جایزه اول جشنواره خوارزمی را کسب کرده بود، مدت زیادی همراه گروهش، روی ایدهلنزهای تماسی واقعیت افزوده کار کرده بود، ایده او این بود که با ساختن لنزهای ویژهای بشود به واقعیت افزوده رسید.
