دیروز در جلسه ای در جمع مدیران دولتی یک سازمان رسانه ای شرکت کرده بودم. به غایت دریافتم که مشکل نوع مدیران دولتی در مواجهه با پدیده های نوظهور فضای مجازی کژ فهمی و از سر بی اطلاعی است. و اکثریتی از این جماعت حتی حاضر به نوسازی اندیشه های کپک زده خود هم نیستند. به راستی این جماعت برای فرزندان جوان خود چه در چنته دارند و آنان را چگونه دستگیری می کنند.
نسل جدید، نسلی است که بیشتر از طراحان، تولیدکنندگان و سازمانهای ما اطلاع دارد و نسلی هوشمند، تأثیرگذار و پرانتظار است. بنابراین ما چگونه میتوانیم با استفاده از روشها و ابزارهای گذشته با چنین مخاطبی رفتار کنیم. فروپاشی مرز زمان و مکان و سرعت فناوری هایی که به مانند حرکت فانتوم می ماند و ما با ارابه شکسته خوش رکاب خودمان لنگان لنگان و سَرخوش گاهی به چپ و گاهی به راست می زنیم! مشکل دولتی ها!!! اینکه بخاطر عینکی که به چشم زده اند واقعیت های فضای مجازی را نمی توانند ببینند و یا نمی خواهند ببینند. و در بهتی فرو رفته اند که وانمود نیز نمی کنند و کماکان با ابزارهای دیروز نگرشسنجی جامعه امروز را نیز انجام میدهند.
حال آنکه مقتضی است با تدبیر و برنامه ریزی به سمت هدایت و کاربست فناوری های فضای مجازی اقدام نمائیم و آن را باور داریم. یکی از مشکلات جامعهی دولتی ایران، بدفهمی و کجفهمی حتی در فهم واژهها است. اگر ما به مفاهیم واژهها توجه نکنیم، مدیریت اشتباه درپی آن شکل میگیرد و این اتفاقی است که ما در مدیریتهای مختلف شاهد آن هستیم. اگر میخواهیم واقعا به سمت جلو حرکت کنیم، باید به ابزارهای نوین توجه کنیم .
رسانههای اجتماعی نوینترین ابزار رسانه ای هستند که باید بهعنوان یک ضرورت به آنها توجه شود و نه بهعنوان یک موضوع مُد روز. و در این بین قطعا نقش دولتی ها از باب زمینه سازی، تصمیم سازی و تدوین و تسهیل قوانین و مقررات دربارهی شبکههای اجتماعی و فضای مجازی بسیار مهم است.
آنکس که بداند و بداند که بداند اسب خرد از گنبد گردون بجهاند
آنکس که نداند و بداند که نداند لنگان خرک خویش به مقصد برساند
آنکس که بداند و نداند که بداند بیدار کنیدش که شبی خفته نماند
آنکس که نداند و نداند که نداند در جهل مرکب ابدالدهر بماند
مطلب مرتبط: کارآمدی فیلترینگ را باور کنیم یا فعالیت کاربران در شبکههای اجتماعی؟