«تظاهر به دانایی» هرگز جایگزین «دانایی» نمی‌شود

تصور نکنید که من با زندگی به سبک و سیاق متظاهران به روشنفکری ناآشنا هستم. خیر. من از یک «راه طی شده» با شما حرف می‌زنم. من هم سال‌های سال در یکی از دانشکده‌های هنری درس خوانده‌ام.

به شب‌های شعر و گالری‌های نقاشی رفته‌ام. موسیقی کلاسیک گوش داده‌ام، ساعت‌ها از وقتم را به مباحاث بیهوده درباره چیزهایی که نمی‌دانستم گذرانده‌ام. من هم سال‌ها با جلوه‌فروشی و تظاهر به دانایی بسیار زیسته‌ام، ریش پرفسوری و سبیل نیچه‌ای گذاشته‌ام و کتاب «انسان موجود تک‌ساحتی» هربرت مارکوزه را ـ بی آنکه آن زمان خوانده باشم‌اش ـ طوری دست گرفته‌ام که دیگران جلد آن را ببینند و پیش خودشان بگویند: عجب! فلانی چه کتاب‌هایی می‌خواند، معلوم است که خیلی می‌فهمد...

اما بعد خوشبختانه زندگی مرا به راهی کشانده ‌است که ناچار شده‌ام رو دربایستی را نخست با خودم و سپس با دیگران کنار بگذارم و عمیقاً بپذیرم که «تظاهر به دانایی» هرگز جایگزین «دانایی» نمی‌شود، و حتی از این بالاتر دانایی نیز با تحصیل فلسفه حاصل نمی‌آید. باید در جست‌وجوی حقیقت بود و این متاعی است که هر کس براستی طالبش باشد، آن را خواهد یافت و در نزد خویش نیز خواهد یافت... و حالا از یک راه طی شده با شما حرف می‌زنم. از یادداشت های شهید مرتضی آوینی.

اکنون زمان زندگیست...

آزاد شو از بند خویش، زنجیر را بــاور نکن

 اکنون زمان زندگیست، تاخیر را بــاور نکن

 حرف از هیاهو کم بزن از آشتی‌ها دم بزن

از دشمنی پرهیز کن، شمشیر را بــاور نکن

 خود را ضعیف و کم ندان، تنها در این عالم ندان

 تو شاهکار خالقی، تحقیر را بــاور نکن

 بر روی بوم زندگی هر چیز می‌خواهی بکش

 زیبا و زشتش پای توست تقدیر را بــاور نکن

 تصویر اگر زیبا نبود، نقّاش خوبی نیستی

 از نو دوباره رسم کن، تصویر را بــاور نکن

 خالق تو را شاد آفرید، آزاد آزاد آفرید

 پرواز کن تا آرزو، زنجیر را بــاور نکن

تلخ و شیرین جهان خواب و خیالی بیش نیست

حضرت اباعبدالله الحسین (ع) : اِعلَموُاَ انَ الدُنیا حُلوُها وَ مُرُها حُلم

بدانید که تلخ و شیرین جهان خواب و خیالی بیش نیست

This world,s sweetness and bitterness are both transeint like a dream

 

موضوع اثر:  بازگشت مرکب بی‌سوار امام حسین(ع) به سوی خیمه‌ها در عصر عاشورا(استاد فرشچیان)

زانجا که ثبات نیست آئیــــــــــن جهان

نه مهرجهان ماند و نه کین جهــــــــان

ای شیفتگان خوان رنگین جهــــــــان

خواب است وخیال تلخ و شیرین جهان

کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش

از فرزند ارشد علامه طباطبایی(ره) نقل شده است که هفت، هشت روز مانده به رحلت علامه هیچ جوابی به هیچ کس نمی داد و سخن نمی گفت، فقط زیر لب زمزمه می کرد: «لا اله الا الله!»

حالات ایشان در اواخر عمر، دگرگون و مراقبه شان شدید شده بود و کمتر «تنازل» می کردند، و این بیت حافظ را می خواند و یک ساعت می گریست؛

 کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش  

 کی روی؟ ره ز که پرسی؟ چه کنی؟ چون باشی؟!

 همان روزهای آخر، کسی از ایشان پرسید: «در چه مقامی هستید؟  فرموده بودند: «مقام تکلم».

سائل ادامه داد: «با چه کسی؟» فرموده بودند: «با حق».

شنیده می شوید؛ رقابت ملاله یوسف‌زی با حسن روحانی

شنیده می شوید. کمتر از یکسال از ترور نافرجام دختر نوجوان پاکستانی به دست افراطی های طالبان می گذرد. جرم وی طرفداری  سرسختانه از آموزش دختران در پاکستان بود. عمر «ملاله یوسف‌زی» بدنیا باقی بود تا در روز جمعه ۱۲ ژوئیه در مقر سازمان ملل در نیویورک آمریکا سخنرانی کند. روز جمعه ۱۲ ژوئیه شانزدهمین سالروز تولد ملاله بود و سازمان ملل متحد این روز را «روز ملاله» نامیده است. 

 ملاله به نمایندگی از نسل جدید گفت که اجازه بدهید کتاب‌ها و قلم‌هایمان را برداریم. این دو، قدرتمندترین سلاح ما هستند. یک کودک، یک معلم، یک قلم و یک کتاب می‌تواند جهان را تغییر می‌دهد. آموزش تنها راه حل است. آموزش در مقام نخست قرار دارد. تروریست‌ها فکر می‌کردند هدف‌های مرا تغییرخواهند داد و مرا متوقف خواهند ساخت، اما چیزی تغییر نکرد، جز این که ضعف، ترس و ناامیدی از بین رفت. قدرت، شجاعت واشتیاق آفریده شد. 

و کمتر از یکماه از سخنرانی حسن روحانی رئیس جمهوری برآمده از رای مردم ایران در سازمان ملل متحد نمی گذرد که نام وی به عنوان یک صلح طلب و مبارز خشونت در افکار عمومی در سطح جهان طنین انداز شده است. وی گفت که مردم جهان از جنگ، خشونت و افراط خسته اند. مبارزه با خشونت و افراط، تغییر پذیری، مخالفت با ساختارهای تحمیلی را نوید داد و صلح مبتنی بر دموکراسی و صندوق رأی را بعنوان یگانه راه حل توسعه اجتماعی مطرح کرد. او گفت که همانطور که طرح های جنگ طلبانه برای عده ای روی میز است، راه حل های صلح نیز در همه جا در دسترس است.

 و اکنون به فاصله یک روز مانده تا پایان زمان نظرسنجی روزنامه گاردین در مورد جایزه صلح نوبل سال 2013، رئیس‌جمهور ایران در صدر نتایج این نظرسنجی قرار دارد. روحانی در این نظرسنجی فعلا با کسب 53درصد از مجموع آرا، در صدر قرار دارد. «ملاله یوسف‌زی» دختر نوجوان پاکستانی هم 25درصد از آرا را به خود اختصاص داده و در جایگاه دوم است. با آرزوی توفیق برای همه مدافعان صلح، دوستی و آزادی در هر کجای جهان.

ادامه نوشته

مصاحبه با يك گوسفند چيني

فهميدن كه دست خود آدم نيست،

ما خيلي تلاش مي كنيم كه نفهميم، نميشود.

امروز نسخه الکترونیکی از کتاب «گوسفند ها به بهشت نمي روند» به قلم فرهاد ناجی، طنزپرداز برگزيده کشورمان را دریافت کردم. کتاب برگزیده جشنواره طنز مكتوب نیز بوده است. تاریخ نشر کتاب هم معلوم نیست. مروری داشتم بر فهرست مطالب گردآوری شده کتاب؛ بسیار جذاب و خواندنی ست. مولف کتاب را تقدیم کرده است به همه کسانی که «گوسفند نیستند». مطلب «مصاحبه با يك گوسفند چيني» را از این کتاب بخوانید:

در تعدادي از محل هاي عرضه دام، بخصوص شهرستان ورامين، نوعي گوسفند از گونه چيني به فروش مي رسد كه از سمت زاهدان به اين محل آورده شده است. خصوصيات اين گوسفند شامل دنبه بسيار كوچك، هيكل بزرگ اندازه يك گوساله و چربي كمتر است. در همين رابطه اينجانب با يكي از اين گوسفندان چيني مصاحبه اي انجام داده ام كه در ذيل مي توانيد اين مصاحبه را بخوانيد:

- در ابتدا خودتان را معرفي كنيد.

 

ادامه نوشته

تیز هوشی و حاضر جوابی همسر رئیس جمهور

روزی اوباما رئیس جمهوری آمریکا و همسرش تصميم گرفتند كه كاري غيرعادي انجام دهند و براي شام به رستوراني كه زياد هم گران قيمت نبود، بروند. وقتي آنها به رستوران رفتند صاحب رستوران از محافظان رئيس جمهور پرسيد كه آيا مي تواند خصوصي با همسر رئيس جمهور صحبت كند و آنها هم اجازه دادند. و همسر اوباما به طور خصوصي با آن مرد صحبت كرد.

 بعد از آن اوباما از همسرش پرسيد كه چرا او اين همه مشتاق خصوصي صحبت كردن با تو بود؟ همسرش گفت كه صاحب رستوران گفته در ايام جوانيش ديوانه وار عاشق او بوده است ... سپس اوباما گفت و اگر تو با او ازدواج مي كردي اكنون صاحب اين رستوران بودي. همسر اوباما در پاسخ گفت: اگر من با او ازدواج مي كردم او الان رئيس جمهور بود.

برگزاری جشنواره فرهنگی اندونزی

تعاملات و داد و ستد فرهنگی بین ملت ها زمینه ساز جهانی شدن و توسعه فرهنگی ملت ها به حساب می آید. عرضه داشته ها و ظرفیت های فرهنگی و هنری موجب آشنایی بیشتر ملل با یکدیگر می شود.

«جشنواره فرهنگی اندونزی» روز یکشنبه 31 شهریور ماه 92 با حضور مقامات فرهنگی دو کشور در سالن همایش های برج میلاد تهران برگزار شد. در این مراسم شرکت کرده بودم. برنامه موسیقی اندونزیایی به همراه نمایشگاه صنایع دستی و فرهنگی این کشور بسیار جالب بود. آقای محمد نوح وزیر فرهنگ و آموزش اندونزی مدعی بود که با اینکه زمان روابط دیپلماتیک دو کشور حدود 60 سال است، ولی شواهد نشان از روابط با قدمت 1000 سال را دارند. این حرف بر طبق شواهدی از نوشته فارسی که در معبدی در سوماترای غربی پیدا شده است گفته می شود.

بخش جالب این مراسم که مجری آن را «سورپرایز» مراسم خواند اجرای قطعه « با تو هستم ای وطن استاد نوری» بود که توسط گروه موسیقی اندونزی و با سازهای بومی اجرا شد. بی شک طنین این قطعه از گوش ما ایرانی ها بیرون رفتنی نیست! اجرای متفاوت و فوق العاده ای بود. لحظه لحظه این اجرا با تشویق و ابراز احساسات حاضرین همراه بود. نحوه ارائه و اجرای مترجم همزمان این مراسم- خانم احدی هم به زیبایی این مجلس افزوده بود. نمایشگاه جنبی و پخش فیلم های سینمای اندونزی به مدت یک هفته ادامه دارد.  از حمید عباسی عزیز هم بابت اطلاع رسانی ممنون هستم.

مطلب مرتبط:  جشنواره فرهنگی اندونزی

 KBRI Tehran Kembali Meriahkan Festival “Tahunan”

تنها کسی که با من درست رفتار می کند

دردناک است که در دام شغال افتد شیر

دردناک است که در دام شغال افتد شیر

 یا که محتاج فرومایه شود مرد کریم

 نشود مرغ چمن همنفس زاغ و زغن

“روح را صحبت ناجنس عذابیست الیم”

دولت همت سلطان قناعت خواهم

تا تمنا نکنم نعمت ارباب نعیم

 هم از الطاف همایون تو خواهم یارب

 در بلایای تو توفیق رضا و تسلیم

 نقص در معرفت ماست نگارا ور نه

 نیست بی مصلحتی حکم خداوند حکیم

 شهریارا به تو غم الفت دیرین دارد

 محترم دار به جان صحبت یاران قدیم

شهریار

اداره کشور و نظام تدبیر شایسته

«چون مردمان خواهند که از خوی و عادت پادشاه بدانند از ندیمانش قیاس کنند. اگر ندیمانش خوش‌خوی و گشاده طبع و بردبار و جوانمرد و ظریف باشند، بدانند که پادشاه خوش‌خوی و خوش‌طبع و نیکو سیرت و پسندیده عادت است و اگر ندیمانش ترش روی و خویشتن ساخته و مستخف و متکبر و بخیل و محال‌طلب و رعنا باشند، بدانند که پادشاه ناخوش‌طبع و بدخوی و بدساز و بدسیرت است و کف‌بسته و متهور»

سیاستنامه خواجه نظام‌الملک

حکمرانی شایسته، طی دو دهه گذشته وارد ادبیات مدیریت و گفتمان توسعه شده است. حکمرانی شایسته به مجموعه ای از سیاست های مرتبط با اصلاحات ساختاری و مدیریتی در قالب نظام تدبیر اطلاق می شود. بانک جهانی در سندی فنی در سال 2002 زمامداری را چنین تعریف می کند: زمامداری، مشتمل بر سه رکن است: اول، فرایند انتخاب دولت، نظارت بر آن و جابجایی آن با دولتی دیگر. دوم، ظرفیت و توانایی دولت برای تدوین و اجرای سیاست های منطقی و صحیح. سوم، میزان توجه و احترام شهروندان و دولت به هنجارهای تنظیم کننده روابط اقتصادی و اجتماعی.

مولفه های متشکله حکمرانی خوب چنین تعریف شده است: حق اظهار نظر شهروندان(انعطاف پذیری دولت در مقابل خواست شهروندان)، پاسخگویی، حاکمیت قانون، شفافیت و قابلیت پیش بینی سیاست ها.

مولفه های حکمرانی شایسته از دیدگاه برنامه توسعه ملل متحد(UNDP) عبارت اند از: کارآیی: هزینه- فایده اقدامات حکومت. انعطاف پذیری(اظهار نظر): برخورد انعطاف پذیر در مقابل افراد ذینفع. اجماع: ایجاد تعدیل بین منافع مختلف. دیدگاه بلند مدت: توسعه دیدگاه بلندمدت در مورد توسعه انسانی.

 

ادامه نوشته

آنکه می گرید و آنکه می خندد...

به یاد فیلم هنرپیشه

آنکه می گرید یک درد دارد و

آنکه می خندد هزار و یک درد

 

چالش های رادیو و تلویزیون خصوصی در کشور(2): ساخت پروژه شاهگوش میرباقری در شیکه خانگی

در خبرها آمده است که تازه ترین سریال شبکه خانگی به نام «شاهگوش» به کارگردانی داود میرباقری هنرمند صاحب نام کشورمان برای عرضه در شبکه خانگی کلید خورد.

ساخت سریال و عرضه آن در شبکه‌ نمایش خانگی اگر چه عمر طولانی در کشورهای صاحب سینما دارد اما این پروسه پس از آنکه سینما و تلویزیون جوابگوی برخی نیازهای مخاطبین نبود، کارگردانانی که پرورش یافته تلویزیون بودند فرصت را غنیمت شمردند و وارد عرصه شبکه نمایش خانگی شدند. سریال‌های «قلب یخی»؛ «قهوه تلخ» و «ساخت ایران» و «ویلای من» از جمله پروژه‌هایی است که در فاصله زمانی میان سال 88 تا امروز ساخته و وارد بازار عرضه و تقاضا شد.

مشکلات عدیده ای از قبیل عدم پخش مناسب، قیمت گذاری غیر منطقی و نبود نظارت بر کیفیت آثار که گاها این آثار را در سطح بسیار پایینی از کیفیت داستان و کارگردانی قرار می دهد، همگی از عوامل شکست خوردن تمامی پروژه های ذکر شده است.

بایستی در نظر داشت که رسانه های نوینی از قبیل محصولات شبکه خانگی خود یک چالش نیز برای رسانه تلویزیون به شمار می آیند و این خود موجب ریزش مخاطب تلویزیون بوده و این روند احتمالاً تشدید نیزخواهد شد.

این ایام با  کمبود بودجه و اعتبارات در بخش تولیدات تلویزیون، به نظر کارگردانان و هنرمندان بسیاری را خانه نشین کرده و گروهی نیز دست به کار تجربه های متفاوت و تولید برای عرضه در شبکه خانگی شده اند.

شاید بتوان گفت داود میر باقری نیز یکی از همین نام هاست. گویی گزارش کار آقای میرباقری از سریال «سلمان» در بازدید رئیس جمهور از سازمان صدا و سیما که در ماه گذشته انجام شد هم نتوانست موجب جذب اعتبارات ویژه برای راه اندازی این سریال تاریخی بشود.

علی رغم توانایی ها و شناختی که مخاطبان از کارگردانان صاحب نام و هنرمندان سرشناس خود دارند، باید دید با عدم ثباتی که گریبان سریال‌های شبکه نمایش خانگی را گرفته است؛ این پایگاه نمایشی می‌تواند محل خوبی برای حضور فیلمسازانی باشد که فرصت حضور در تلویزیون را پیدا نمی‌کنند؟

 

مطالب مرتبط:  سایت سریال شاهگوش

                  چالش های پیش روی تلویزیون در فضای نوین رسانه ای

شیر هم که باشی جلو جماعت گاو کم میاری!

ماه بندگی خدا مبارکباد

اَللّهُمَّ اجْعَلْ صِیامى فیهِ صِیامَ الصّاَّئِمینَ وَقِیامى فیهِ قیامَ الْقاَّئِمینَ وَنَبِّهْنى فیهِ عَنْ نَوْمَةِ الْغافِلینَ وَهَبْ لى جُرْمى فیهِ یا اِلهَ الْعالَمینَ وَاعْفُ عَنّى یا عافِیاً عَنِ الْمُجْرِمینَ

 خدایا قرار ده روزه ام را در این ماه روزه روزه داران واقعى و شب زنده داریم را نیز همانند شب زنده داران و بیدارم كن در آن از خواب بیخبران و جنایتم را بر من ببخشاى معبود جهانیان و درگذر از من اى درگذرنده از جنایتكاران

 

ماه رمضان شد، می و میخانه بر افتاد

عشق و طرب و باده به وقت سحر افتاد !

افطار به می كرد برم پیر خرابات

گفتم كه تو را روزه به برگ و ثمر افتاد

با باده وضو گیر كه در مذهب رندان

در حضرت حق این عملت بارور افتاد

 

خسته ام از این کویر

 شعر «خسته ام از این کویر» که مرحوم قیصر امین پور در سالگرد درگذشت دکتر شریعتی در خرداد ۱۳۶۹ سرود:

خسته ام از این کویر، این کویر کور و پیر

 این هبوط بی دلیل این سقوط ناگذیر

آسمان بی هدف، بادهای بی طرف

 ابرهای سربه راه، بیدهای سربه زیر

ای نظاره شگفت ای نگاه ناگهان

ادامه نوشته

قهرمانی از قلب انسان نشأت می‌گیرد

باب باتلر در سال ١٩٦٥ در انفجار مین زمینی در ویتنام پاهایش را از دست داد؛  قهرمان جنگ شد و با استقبال رسمی به وطن بازگشت. بیست سال بعد او ثابت کرد که قهرمانی از قلب انسان نشأت می‌گیرد.

یک روز گرم تابستانی، باتلر در تعمیرگاهش، در شهر کوچکی در آریزونای امریکا، کار می‌کرد که ناگهان صدای فریادهای ملتمسانۀ زنی را از منزلی نزدیک کارگاهش شنید. صندلی چرخ‌دارش را به آن سو هدایت کرد امّا بوته‌های درهم و انبوه مانع از حرکت صندلی چرخ‌دار و رسیدن او به منزل مزبور میشد. از صندلی‌اش پایین آمد و روی سینه در میان خاک و خاشاک و بوته‌ها خزید؛ اگرچه سخت دردناک بود، امّا توانست راه خود را باز کرده پیش برود.

 

ادامه نوشته

بنویس تا روح ات آرامش بگیرد...

اگر می خواهی نقش خودت را در دنیا بهتر بفهمی، بنویس....

بنویس! چه یک نامه، خاطرات روزانه، یا یاداشتی موقع صحبت با تلفن ... اما بنویس! با نوشتن به خدا و به دیگران نزدیک تر می شویم. اگر می خواهی نقش خودت را در دنیا بهتر بفهمی، بنویس. سعی کن روح ات را در نوشته ات بگذاری، حتا اگر هیچ کس کارت را نمی خواند – یا بدتر از آن، حتا اگر کسی چیزی را بخواند که نمی خواهی خوانده شود.

همین نوشتن به ما کمک می کند افکارمان را تنظیم کنیم و پیرامون مان را واضح تر ببینیم. یک کاغذ و قلم معجزه می کند، درد را تسکین می دهد، رویاها را تحقق می بخشد و امید های از دست رفته را باز می گردادند.

کلمه قدرت است.

 پائلو کوئیلو

گرمای زندگی در قاب تصویر

مبارک بادت این سال و همه سال

 هموطن آمد دوباره نو بهار                               شد سراسر خاک ایران لاله زار

 شد فلک از خاک نوروزی جوان                        باز کرده چرخی از گل ارغوان

 باز شد چشم بنفشه بر بهار                          زرد و نیلی درکنار چشمه سار

بخت اگر خواب است بیدارش کنید                   عاشقانه باز دیدارش کنید

عکسی که برنده ی چند جایزه ی بین المللی شد

برگزاری اولین جشنواره فیلم و عکس همراه

 بی شک امروزه باید اذعان داشت که تلفن همراه و یا موبایل تبدیل به رسانه ای همراه شده است. جای گذاشتن و یا همراه نداشتن این رسانه به مانند کار نکردن و یا نبود عضوی فعال در کالبد و جسم و جان آدمی شده است. عنوان « رسانه در همه جا» نیز نتیجه همگرایی فناوری ها، سرویس ها و محتویات چند گانه بر روی یک سامانه می باشد.  امکان استفاده از رسانه همراه توسط هر شخصی که متصل به ابزار ارتباطی باشد(Any one)،در هر کجا (Any where) و توسط وسائل ارتباطی متفاوت از قبیل موبایل، شبکه جهانی اینترنت، تلویزیون های دیجیتال(Any Thing) و در هر زمانی(Any Time) میسر گردیده است. این خواسته خود سبب شده است تا ابزارهای همراه در کلیه عرصه های فناوری های نوین پیشتاز و موثر باشند.                        

مرکز توسعه فناوری اطلاعات و رسانه های دیجیتال وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با هدف ترویج فرهنگ توسعه و تولید محتوا در بخش تولید عکس و فیلم با محوریت تلفن همراه اقدام به برگزاری جشنواره فیلم و عکس همراه نموده است.

بررسی سایت جشنواره و برنامه ریزی محتوایی آن نشان از عزم و جدیت مسئولین این نهاد دارد. در این جشنواره بخش های متعدد عکس و فیلم و بخش ویژه سامسونگ نیز پیش بینی شده است که علاقه مند شدم تعدادی از کارهای موبایلی چند ساله گذشته ام را ارسال دارم، شما علاقه مندان نیز میتوانید از این سایت و بخش های مختلف آن بازدید کنید.

سایت جشنواره فیلم و عکس همراه تهران  در ادامه ویژگی های خلق اثر با تلفن همراه را بخوانید.

ادامه نوشته

سه پلشت آید و زن زاید و مهمان برسد

تا حالا فکر کرده اید این عبارت که شهره خاص و عامه و جزو ضرب المثل های فارسی شده از کجا آمده است ؟ 

این عبارت مصرع اول غزلی طنز از مرحوم استاد سید غلامرضا روحانی (۲۱ اردیبهشت ۱۲۷۶ خورشیدی تا ۸ شهریور ۱۳۶۴) شاعر طنز پرداز ایرانی است که تخلص مستعار اشعار طنزش اجنه میباشد. استاد محمدعلی جمال‌زاده او را رئیس طایفه‌ فکاهی سرایان می‌نامد.

ادامه نوشته

مجلس ترحیم خودم

آمدم مجلس ترحیم خودم، همه را میدیدم

همه آنها که نمی دانستم

عشق من در دلشان ناپیداست

واعظ از من میگفت، حس کمیابی بود

از نجابت هایم، از همه خوبیهایم

وبه خانم ها گفت، اندکی آهسته

تاکه مجلس بشود سنگین تر

سینه اش صاف نمود و به آواز بخواند

"مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک

چندروزی قفسی ساخته اند از بدنم"

راستی این همه اقوام و رفیق

ادامه این شعر خواندنی را در بخش ادامه مطلب بخوانید

ادامه نوشته

وصیت نامه ی زیبا و تکان دهنده ی آلبرت انیشتین

 روزی فرا خواهد رسید که جسم من آنجا زیر ملحفه سفید پاکیزه ای که از چهار طرفش زیر تشک تخت بیمارستان رفته است، قرار می گیرد و آدم هایی که سخت مشغول زنده ها و مرده ها هستند از کنارم می گذرند.آن لحظه فرا خواهد رسید که دکتر بگوید مغز من از کار افتاده است و به هزار علت دانسته و ندانسته زندگیم به پایان رسیده است.

 در چنین روزی، تلاش نکنید به شکل مصنوعی و با استفاده از دستگاه، زندگیم را به من برگردانید و این را بستر مرگ من ندانید. بگذارید آن را بستر زندگی بنامم. بگذارید جسمم به دیگران کمک کند که به حیات خود ادامه دهند .

 چشمهایم را به انسانی بدهید که هرگز طلوع آفتاب، چهره یک نوزاد و شکوه عشق را در چشم های یک زن ندیده است. قلبم را به کسی هدیه بدهید که از قلب جز خاطره ی دردهایی پیاپی و آزار دهنده چیزی به یاد ندارد. خونم را به نوجوانی بدهید که او را از تصادف ماشین بیرون کشیده اند و کمکش کنید تا زنده بماند و نوه هایش را ببیند. کلیه هایم را به کسی بدهید که زندگیش به ماشینی بستگی دارد که هر هفته خون او را تصفیه می کند. استخوان هایم، عضلاتم، تک تک سلول هایم و اعصابم را بردارید و راهی پیدا کنید که آنها را به پاهای یک کودک فلج پیوند بزنید.

 هر گوشه از مغز مرا بکاوید، سلول هایم را اگر لازم شد، بردارید و بگذارید به رشد خود ادامه دهند تا به کمک آنها پسرک لالی بتواند با صدای دو رگه فریاد بزند و دخترک ناشنوایی زمزمه باران را روی شیشه اتاقش بشنود. آنچه را که از من باقی می ماند بسوزانید و خاکسترم را به دست باد بسپارید، تا گلها بشکفند.

 اگر قرار است چیزی از وجود مرا دفن کنید بگذارید خطاهایم، ضعفهایم و تعصباتم نسبت به همنوعانم دفن شوند. گناهانم را به شیطان و روحم را به خدا بسپارید و اگر گاهی دوست داشتید یادم کنید. عمل خیری انجام دهید، یا به کسی که نیازمند شماست، کلام محبت آمیزی بگویید. اگر آنچه را که گفتم برایم انجام دهید، همیشه زنده خواهم ماند.

صد کلمه در معرفت نفس از علامه حسن زاده آملی

 ‎1-آن كه خود را نشناخت چگونه ديگرى را مى شناسد؟!

 2- آن كه از صحيفه نفس خود آگاهى ندارد، از كدام كتاب و رساله طرفى مى بندد؟!

 3- آن كه گوهر ذات خود را تباه كرده است ، چه بهره اى از زندگى برده است ؟!

 4 -آن كه خود را فراموش كرده است ، از ياد چه چيز خرسند است ؟!

 5 -آن كه مى پندارد كارى برتر از خود شناسى و خداشناسى است ، چيست ؟!

 6 -آن كه در صقع ذات خود باتمثلات ملكى همدم و همسخن نباشد، بايد با چه اشباح و خيالات همدهن باشد؟!

 7 -آن كه خود را براى هميشه درست نساخت ، پس به چه كارى پرداخت ؟!

 8 -آن كه از سير انفسى به سير آفاقى نرسيده است ، چه چشيده ، و چه ديده است ؟!

 9- آن كه مى انگارد در عوالم امكان ، موجودى بزرگتر از انسان است ، كدام است ؟!

 10 -آن كه تن آراست و روان آلاست ، به چه ارج و بهاست ؟!

 11 -آن كه معاش مادى را وسيله مقامات معنوى نگيرد، سخت در خطاست .

 12 -آن كه به هر آرمان است ، ارزش او همان است .

 13 -آن كه از مرگ مى ترسد، از خودش مى ترسد.

 14 -آن كه خداى را انكار دارد، منكر وجود خود است .

 15 -آن كه حق معرفت به نفس روزيش شده است ، فيلسوف است ، چه اينكه فلسفه ، معرفت انسان به نفس خود است و معرفت نفس ام حكمت است .

 16 -آن كه در خود فرو نرفته است و در بحار ملكوت سير نكرده است و از ديار جبروت سر در نياورده است ، ديگر سباحت را چه وزنى نهاده است ؟!

 17 -آن كه خود را جدولى از درياى بيكران هستى نيافته است ، در تحصيل معارف و ارتقايش چه مى انديشد؟!

 18 -آن كه خود را متسخر در تحت تدبير متفرد به جبروت نمى يابد، در وحدت صنع صورت شگفتش چه مى گويد؟!

 19 -آن كه در وادى مقدس من كيستم ؟ قدم ننهاده است ، خروارى به خردلى .

 20 -آن كه از اعتلاى فهم خطاب محمدى سرباز زده است ، خود را به مفت باخته است .

 

منطق ماشین دودی

مطلبی که در زیر میخوانید قسمتی و گزیده ای از کتاب " احیای تفکر اسلامی " شهید مطهری است که ایشان در سال ۱۳۴۹ در حسینیه ی ارشاد  به مناسبت یادبود اقبال لاهوری ایراد سخنرانی کرده اند:

 "یکی از دوستان ما که مرد نکته سنجی است، یک تعبیر بسیار لطیف داشت، اسمش را گذشته بود منطق ماشین دودی.

می گفتیم منطق ماشین دودی چیست؟ می گفت من یک درسی را از قدیم آموخته ام و جامعه را روی منطق ماشین دودی می شناسم. وقتی بچه بودم منزلمان در حضرت عبدالعظیم بود و آن زمان قطار به صورت امروز نبود و فقط همین قطار تهران - شاه عبدالعظیم بود. من می دیدم که قطار وقتی در ایستگاه ایستاده بچه ها دورش جمع می شوند و آن را تماشا می کنند و به زبان حال می گویند ببین چه موجود عجیبی است! معلوم بود که یک احترام و عظمتی برای آن قائل هستند. تا قطار ایستاده بود با یک نظر تعظیم و تکریم و احترام و اعجاب به آن نگاه می کردند.

کم کم ساعت حرکت قطار می رسید و قطار راه می افتاد. همین که راه می افتاد بچه ها می دویدند، سنگ بر می داشتند و قطار را مورد حمله قرار می دادند. من تعجب می کردم که اگر به این قطار باید سنگ زد چرا وقتی که ایستاده یک ریگ کوچک هم به آن نمی زنند، و اگر باید برایش اعجاب قائل بود اعجاب بیشتر در وقتی است که حرکت می کند.

 این معما برایم بود تا وقتی بزرگ شدم و وارد اجتماع شدم. دیدم این قانون کلی زندگی ما ایرانیان است که هر کسی و هر چیزی تا وقتی که ساکن است مورد احترام است. تا ساکت است مورد تعظیم و تبجیل است، اما همین که به راه افتاد و یک قدم برداشت نه تنها کسی کمکش نمی کند بلکه سنگ است که به طرف او پرتاب می شود."

 شهید مطهری در ادامه اشاره به این نکته دارند که این مسئله نشان دهنده ی موت و حیات یک جامعه است. حال دوستان با توجه به این مثال و حوادث یک سال گذشته و اتفاقات و موضع گیری های گروه ها و خواص سیاسی این مملکت ، بببینید که چند درصد از افرد و اشخاص و گروه های سیاسی این مملکت هنوز زنده اند. البته زنده ترین افراد در این مملکت همین افرادی هستنند که عوام نامیده می شوند. چون برای کسانی احترام قائل هستند که متکلم هستند نه ساکت، متحرکند نه ساکن، باخبرترند نه بی خبرتر.

 

درد من حصار برکه نیست...

درد من حصار برکه نیست

 درد من زیستن با ماهیانی ست که

فکر دریا به ذهنشان خطور نکرده است! 

ماهی سیاه کوچولو

ای زاهد ریا کار تو عبادت از بهر سگ کردی نه کردگار ...

 می گویند زاهدی شب زنده دار برای تقرب بیشتر به خدا هر نیمه شب در مسجد نماز شب می خواند و نیایش و استغاثه می کرد .

یکی از شبهای زمستان که هوا بسیار سرد بود و زاهد در مسجد مشغول عبادت به ناگاه صدای باز و بسته شدن در مسجد را در پشت سرش شنید و به تصور اینکه کسی وارد مسجد شده رنگ و لعاب عبادت را افزون و در کشش والضالین خود را گرفتار تا تازه وارد در تقوای وی مسلم شود .

زاهد وقتی نماز و عبادت را به پایان رسانید برگشت تا تازه وارد را ببیند ، دید سگی از سرمای بیرون به ستوه آمد و مسجد گرم را برای به صبح رساندن برگزیده است و سعی زاهد بر آب که هاتفی ندا در داد:

 ای زاهد ریا کار تو عبادت از بهر سگ کردی نه کردگار

 

ای هنرها گرفته بر کف دست                                         عیب ها بر نهاده به زیر بغل

 تا چه خواهی خریدن ای مغرور                                      روز درماندگی به سیم دغل

سعدی علیه الرحمه

نشانه‌هاي جاهل و عالم

 امام حسین (ع): يكی‌ از نشانه‌های‌ جهل‌ و نادانی‌، نزاع‌ و جدال‌ با غير اهل‌ فكر(غیر همفکر) است‌ از نشانه‌های‌ عالم‌، نقد سخن‌ و انديشه‌ خود و آگاهی‌ از نظرات‌ مختلف‌ است. ‌بحار الانوار، ج‌ 78، ص 119

ادامه نوشته